با سلام و خسته نباشيد
موضوع بسيار زيبايي براي داستانتون انتخاب کرديد در حين خواندن داستان نکاتي به ذهنم رسيد که خدمت جنابعالي عرض مي کنم:
در اول داستان نوه ها بسيار خوب با پدر بزرگ برخورد مي کنند و کودک موقع خواندن اين داستان اين را حتماً ياد مي گيرد.
اينکه مادر بچه ها بپرسد "که بود پشت تلفن "شايد کودک برداشت کند فضولي چيز بدي نيست.
جمله ي "مبين وسط حرف مادرش پريد"زياد جالب نيست.شايد کودک اين عمل را با خواندن اين داستان بد نداند.
در سفر حج سوغاتي لزوماً نبايد از مکه خريده شود، مي شود اين عمل پسنديده را از ايران تهيه کرد ولي به عنوان سوغات مکه داد چون اصل سوغات عمل مستحبي است.
رعايت اصل ادب در تمام داستان بسيار عالي است.
به نظرم اين قسمت داستان که پدر بزرگ دارن وسايل خودشون رو جمع مي کنند تغيير کنه بهتره. اينکه ناگهاني پسر به پدر بگه" اصلاً به اين چيزها احتياجي نداريد" جالب نيست. بهتره يکم با زيرکي مطرح بشه