• وبلاگ : 
  • يادداشت : کودکي مورا جون-گروه سني الف
  • نظرات : 0 خصوصي ، 17 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + بيگي 
    سلام.داستان را براي پسرم خواندم.اخر قصه پرسيد باباي مورا جون کجاست؟به نظرم مورا جون به کمک پدرش دنبال بگرد بحث راهنما و ولي هم پر رتگ تر ميشه.مثلا وقتي خسته ميشه ولي (پدر) بهش بگه الان ميتوني استراحت کني دوباره جستجوت را ادامه بدي! با تشکر.
    پاسخ

    سلام ، خوب است که نظر و بازخورد کودکتان از داستان کودکي موراجون را به ايميل مربوط به قصه هاي استاد بفرستيد و قصه ي دوم موراجون را تحويل گرفته و از آن هم استفاده نماييد ، ان شالله نظرتان به دست استاد اشتراني خواهد رسيد ، مويد باشيد
    + ميقات 


    سلام در کل اين داستان ها در پي نشان دادن چگونگي تفکر و رسيدن کودک به زندگي ايماني است و نياز نيست همه چيز به ناگاه (گرچه درست)در آن گنجانده شود که احتمال تحت الشعاع قرار دادن منظور اصلي داستان ميرود ولي خوب است که از برخي موارد جهت تنوع وجذاب شدن داستان براي بچه ها استفاده شود.

    در کل همتون محشريد.خدا رو شکر

    پاسخ

    سلام ميقات جان ، از ارسال نظرتان متشکريم ،خدارو شکر
    4:
    و در خصوص متن:
    مي توان در خلال اتفاقاتي که براي مورا جون مي افتد مکالمات مودبانه و رعايت ادب را به کودک با زبان خودش آموخت. مثلا در قسمتي که مورا به ابر سلام مي کند نه مورا منتظر سلام ابر مي ماند نه ابر وقتي حرف مي زند جواب سلام مورا را داده است. اين نکته را پسرم تذکر داد که چرا ابر جواب سلام مورا را نداد؟
    يا بايد قواعد دستوري به خوبي لحاظ شود تا مادر موقع خواندن کتاب همان که مد نظر نويسنده بوده را انتقال دهد. وقتي مورا جون در هر قسمت به مورد بعدي پي مي برد مثلا پيش گندم مي رود و به وجود آب پي مي برد بايد جلوي کلمه آب علامت سوال و تعجب باهم گذاشته شود تا همان حس تعجب پرسشي به واسطه بيان درست مادر به کودک منتقل شود.

    پاسخ

    سلام لطفا تمام پيشنهاداتي كه راجع به داستان مرقوم فرموده ايد را به ايميلي كه در اطلاعيه صفحه اصلي وبلاگ قرار داده شده هم ارسال نماييد تا نظراتتان توسط استاد نيز دريافت و در بازنويسي نهايي مورد استفاده قرار گيرد . اين نكته مدنظر همه عزيزاني كه در قسمتهاي ديگر نظراتي راجع به قصه هاي استاد گذاشته اند،باشد.
    5:
    ضمنا چرا داستان به انتها نرسيده بود؟ همين قدرش نوشته شده يا کلا همين قدر است؟
    پاسخ

    سلام صفحه آخر و يكي مانده به آخر بازنويسي اشتباها يكسان خورده بود كه اصلاح شد. از دقت نظر شما سپاسگزاريم.
    2:
    يا مثلا در انتهاي کتاب راهکار هاي عملي براي تثبيت داستان و نهادينه شدن محتوا و غرض داستان در کودک براي والدين نوشته شود. به طور مثال رفتن به طبيعت و آشنايي از نزديک با زندگي مورچگان يا نگهداري چند مورچه در يک شيشه و ديدن زندگي و خانه سازي مورچه تا مدتي و دادن غذا به آنها و ديدن عکس العمل آنها و ... و يا کاشتن گندم و نگهداري و آب دادن به آن و يا دقت در تفاوت شب و روز و .... به نوعي تکليف شب خانواده ها در مورد هر کتاب مشخص شود.
    و خيلي کارهاي ديگر که من معتقدم با کمي فکر مي توان به خلق جديد و متفاوت رسيد....

    3:
    يا مثلا مي توان نقاشي را سه بعدي کرد يعني نقاشي هر صفحه فقط يک منظره اي از مکان اتفاق افتادن آن قسمت از داستان باشد و در انتهاي کتاب تعدادي عکس برچسبي يا مگنت از شخصيت هاي داستان باشد و کودک با خلاقيت خود آنها در صفحات مختلف به کار گيرد و تصوير سازي کند. به اين ترتيب وقتي کودک تصويري نبيند ذهن هوشيار او تصوير ديکته شده اي ندارد و خود آنها را تصور مي کند که اين کار به پويايي ذهن وي کمک مي کند و ذهن خلاق کودک صحنه هاي بي بديلي خلق خواهد کرد.و مادر دقيقا فهم او را از قصه درک خواهد کرد.


    1:
    با عرض سلام و ادب و قدرداني از زحمات خانم سميع عادل و ديگران.
    در خصوص نقاشي:
    طرحي که کشيده شده بسيار زيبا و خوب بود اما مي شد با کمي خلاقيت نقاشي کتاب را منحصر به فرد کرد. اگر اين قبيل قصه متفاوت از قصه هاي موجود در بازار هست پس بايد شماي ظاهري اش هم متفاوت باشد. به اين ترتيب اين تفاوتها بسيار ملموس تر خواهد شد.
    به طور مثال مي شود نقاشي را به صورت نقطه چين و بدون رنگ آميزي کشيد تا بچه خودش ابتدا نقطه چين ها را تکميل کند سپس به رنگ آميزي آن بپردازد تا به اين ترتيب براي رشد ماهيچه ها و دست ورزي کودک مفيد باشد .
    يا مثلا در هر شماره مورا جون يکي دو تا از عوامل داستان که امکانش هست به صورت واقعي با کتاب همراه شوند. مثلا در اين شماره مقداري دانه گندم داخل پوششي به کتاب الصاق شده باشد تا بچه به طور ملموس با داستان و کتاب ارتباط بگيرد. و اينکه مثلا در انتهاي کتاب به کودک گفته شود که شما هم گندمت را از کتاب جدا کن و بکار. همين کار انس او را به مقوله کاشتن و راه ديگري از کسب معارف الهي باز مي کند.


    پاسخ

    سلام بزرگوار ، از ايده هاي جالبتان بهرب برديم ، بهتر است هر مطلبي که در مورد قصه هاي موراجون ذکر کرده ايد را به ايميل داستان هاي استاد ايميل بفرماييد، خدا يارتان
    + ام محمد 
    سلام داستان جالبي بود ولي به نظرم قسمت هاييش نياز به تغيير داشت که ارسال ميدم ولي نقاشيش حرف نداشت معلومه خانم هنرمندمون از همه فکرش استفاده کردن
    پاسخ

    سلام لطفا در رابطه با انجام فعاليت هاي مربوط به اين قصه، به اطلاعيه 1 در صفحه اصلي مراجعه فرماييد. منتظر استفاده از نظرات شما هستيم.
    + ا م م 

    سلام نقاشيهابسيارخوب هستند باتشکر

    + سميع عادل 
    با تشکر از نظرات دوستان بنده اين تصاوير را با راهنمايي دو همکار گرانقدر-سرکار خانم رحيم پور وجناب اقاي سليميان کشيدم که اميد وارم خداوند از همه ي ما اين اثرات را قبول بفر مايد
    پاسخ

    سلام و خدا قوت ويژه به شما خانم سميع عادل عزيز و خانم رحيم پور عزيز و آقاي سليميان گرامي...ان شالله قلم و هنرتان پايدار در اين راه پايدار و بابرکت...ماجور باشيد
    + فدك 


    سلام دست مريزاد!

    خدمت خانم سميع عادل هم خسته نباشيد عرض مي کنم. اميدوارم خداوند توفيق دهد ايشان بتوانند براي بقيه مجلدات هم تصويرسازي کنند. نقاشي براي کودکان زير 7 سال بسيار جالب است و خيلي خوب مي توانند با آن ارتباط برقرار کنند .اگر بچه ها همين نقاشي هاي سياه و سفيد را رنگ آميزي کنند اين ارتباط بيشتر خواهد شد.

    پاسخ

    سلام فدک گرامي ، پيشنهاد بجايي ارائه فرموديد بله همين طور است ، خدا يارتان
    + شكوفه ها 
    با سلام و خسته نباشيد خدمت اقاي اشتراني باتوجه به سن فرزندان من 3-13 ساله براي ادامه کار با گروه بايد بافرزندان ديگران کار کنم وباتوجه به اينکه سنين زير دبستان کارزيادي مي برندوهمکاري و دسترسي به کودک ومادران الزامي است براي کار بابچه هاي دبستاني تاچه سني و درچه حدي دست ما براي انتخاب باز است؟ نظر شما در مورد اين کار و ادامه ي اين کار چيست؟چگونه ما از ادامه ي قصه ها محروم نشويم؟ باتشکر
    + شكوفه ها 
    بچه هايي که خودشان بعد از تعريف داستان مي توانستند خودشان کتاب رابخوانند وبزرگتر بودند بيشتر فکر ميکردند يکي ازبچه ها مهدي که 10 ساله وبسيار احساساتي است مي گفت:چرا موراجون اينقدر زياد تعجب مي کنه مگر ابرو تا موهابالامي رود ؟-چرا مورچه؟ - مگه مورچه از چوب کبريت بزرگتره؟ - ماه پا داره تازه پا کناره چشمش است. - خط کتاب بسيار بد بود نقاشي هايش راهم دوست نداشتم.<به نقاشي علاقه زيادي دارد>
    + شكوفه ها 
    - آوردن جملاتي تکراري که به نظر نويسنده خواسته تا نمک داستان باشد مثل جاهايي که تعجب موراجون را نشان داده تکراري شده وديگر بامزه نيست بايدطوري ديگر جذابش ميکرد. - نقاشي هاخيالي است در صورتي که بچه ها واقع گرا هستند. - نقاشي ها هم ي داستان راپوشش نداده هست.
    + شكوفه ها 
    سلام خدا قوت ان شاا..خداوند بر توفيقات شما براي زحمات چندين ساله بيفزايد داستان موراجون بسيار زيبا وجذاب است فرزند من2ساله است ودل به داستان نمي بندد براي کودکاني در سنين مختلف تعريف کردم واشکالاتي به نظرم رسيد هم ي مسير راخوب پيشرفته اما وقتي به خورشيد مي رسدقسمتي که مي گويدخورشيد را انگار يکي هل مي دادبه سمت پائين وماه آمد بي اهميت از خورشيد رد شد و موراجون ازگشتن دقيق مايوس گشته بايد به خورشيد مي رسيد و خورشيد مي گفت اين من نيستم که بي نيازم بلکه يک اراده اي بالاتر از اراده ي من هست چون من دلم تا هر وقت خواست نمي تواند اين جا بمانم <ياهرطورري که از نظر علمي دقيق باشد خورشيد بايد به اراده ي بالاتر اشاره ميکرد >ولي وقتي خورشيد وماه خواستند هر دو باهم به اين مسئله اشاره کنند يک کم از اهميت موضوع کم شده و گبج کننده به نظر ميرسد.
    پاسخ

    سلام بزرگوار ، خوب است همه ي فعاليتهاي مربوط به داستان هاي موراجون را که در وبلاگ مرقوم داشته ايد ، زحمت کشيده و بطور منظم به ادرس ايميل قصه هاي استاد ارسال فرماييد و از داستان بعدي موراجون بهره مند شويد ، خدا يارتان
       1   2      >