وبلاگ :
يادداشت :
باز نويسي قصه اول استاد توسط مادران
نظرات :
0
خصوصي ،
24
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ام علي
سلام عليکم
ممنون از پاسخي که مرقوم فرموديد ولي بنده ارتباط اين پاسخ با سوال خودم را متوجه نشدم.
به نظر ميرسد طبق بيان علامه و آيت الله مصباح،علت مطرح نشدن اين براهين در قرآن کريم، بديهي بودن امتناع تسلسل علل نميباشد بلکه بدان علت است که مخاطب قرآن،فطرت انسانهاست و عموم مردم در فطرتشان به وجود خدا گواهي ميدهند و طرح اين استدلالات به نحو عمومي باعث ايجاد شبهه وشک ميگردد.به نظر ميرسد اين مطلب در مورد کودکان که به فطرت الهي نزديکترند،به طريق اولي بايد رعايت شود.
در واقع پاسخ شما تاييد ادعاي بنده است.
همانطور که فرمويد براهين اثبات وجود خدا در کلام اهل بيت ع و علما در دو موقعيت مطرح ميشده است، يکي براي دفاع از دين در مقابل منکرين وجود خدا و دوم افرادي که شک در دلشان به وجود آمده است.
حال عرض بنده اين است که
آيا صحيح است که ما کودکان مخاطب کتابهاي مورا جون را جزء يکي از اين دو دسته فرض کنيم؟
!
پاسخ
سلامبا تشکر از پيگيري شما در اين مطلببديهي بودن چيزي که بديهي است عللي دارد و در جاي خودش آن علل بررسي شده است که ميتوان مراجعه داشتاما چيز بديهي مغفول عنه واقع ميشود و با کمي توجه غفلت زايل شده و امر بديهي، بداهتش اشکار ميشود و در قرآن شريف هم با انحاء مختلف ايجاد توجه به بديهيات نموده است و بسياري از آن تنبهات قصص قرآن ميباشد و يکي از آن قصص مکالمه جناب ابراهيم علي نبينا و آله و عليه السلام بافرعون زمانش بوده است که در ظاهرش کلامي معموليست واما اهل دقت شکل برهاني انرا در جاي خود تبيين نموده اند. پس گاهي تنبه به شکلي مطرح ميشود که ظاهرش جدل است اما باطنش برهاني از براهين است.پس اينکه بعضي فرموده اند در قران شريف برهاني بر وجود خدا نيامده با اغماض از اين مطالب دقي چنين فرموده اند. و قصه مورا جون هم قصه اي تنبهي است در امري بديهي با برهاني خفي.به مکالمه ايشان با فرعون زمانش در قرآن مراجعه بفرماييد و چنين قصصي را در قرآن احصا نماييد.