سلام
با تشکر از نويسنده قصه و زحماتي که در اين قصه کشيدند و نيز همه کساني که با دقت مطالعه نموده و نظر دادند.
محاسن:
1.قصه داراي پيکره واحد و منطقي است.
2. کودک را متوجه تفاوتها در خلقت ميکند
3 . منظور قصه روشن است.
4. قصه توحيديست
5. پردازش قصه شيرين است. مثل دو خانواده کنار هم زندگي ميکردند. مرد و زن و.....
6. تشويق به بچه داشتن و گرمي خانواده
7. ايجاد حس کنجکاوي در طبيعت
نکاتي
1. مجراي تفکر براي کودک تا ميخواهد فراهم شود اجازه فکر نمودن از او گرفته شده و نويسنده قلمش ترسيده که نکند کودک به نتيجه اي که خودش-تويسنده-ميخواهد نرسد و جواب سوال قصه را با عجله در اختيار وي قرار داده است و فرصت فلسفيدن از کودک گرفته شده است.
2. در توحيد بناي جلسات بر معرفي نامحسوس خدا بوده واين قصه کمي داراي گويش مستقيم است.
3. اموزش شروع کارها با نام خدا بسيار مناسبست اما نه در قصه هايي که در ان ميخواهيم روشي را ابداع کنيم که نا محسوس کودکان را انديشمند در وجود و حضور خدا کنيم اگر علاقه منديد قصه هايي هم با روش مستقيم تهيه نماييد اما در جايگاه خودش.
4. نکاتي هم در فن قصه گويي بايد گفته شود که فرصتش در کارگاه آن مي باشد
5. نوشته کتابي نيست.
6. جملات طولانيست.
7. اگر براي 4 سال نوشته شده بسيار بسيار بايد کوتاه شود که اصل ماجرا با اين نوع قصه براي معمول 4 ساله و 5 ساله ها گم ميشود.
موفق باشيد و خدا قبول کند.