• وبلاگ : 
  • يادداشت : فرم بازخورد جلسه اول
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + زهرا 
    باسلام
    من باشرکت در جلسه اول احساس کردم راه جديدي در مسير بندگي يافته ام. يعني شايد اشکال اساسي کندي حرکت در مسير را در خود پيدا کردم. پس تصميم گرفتم هرروز در هدف خلقت و نعمتهاي الهي و وظيفه خود ذربرابر خالق فکر کنم. همچنين از اينکه قبل از سن شروع سؤالات کوذک خود باچنين تفکري آشنا شدم بسيار خوشحال بودم. اما هنوز نتوانسته ام تفکر مداوم و هرروزي داشته باشم زيرا شيوه تفکر منظم و زمانبندي شده را نميدانم. ولي سعي ميکنم در موقعيتهاي مختلفي که گاها پيش مي آيد مانند اتفاقات زندگي، مباحث علمي، زيباييهاي طبيعت و... بسيار تفکرکنم
    + اسدي 
    سلام
    وبلاگ خوبي است متشکرم
    اما متاسفانه ما در جلسه اول که در ماه مبارک رمضان بود حضور نداشتيم و نمي دانيم سخنراني آقاي اشتراني چه بوده
    امکانش هست که خلاصه اين جلسه را در وبلاگ بگذاريد؟
    پاسخ

    سلام ممنون.فايل صوتي و متني و پاورپوينت جلسه در وبلاگ موجود است . لطفا نوار سمت راست وب را ملاحظه بفرماييد.
    + رضايي 

    7- براي پاسخ به سوالات کودک هميشه فراديني به او جواب دهيم(ابتدائا از عظمت خلقت شروع کنيم).

    + رضايي 

    6- سوالات کودک وجداني است يعني حتي اگر آنها را به زبان نياورد هميشه آنها را به همراه دارد. پس حتماً در قالب هاي کودکانه(بازي و قصه) به دنبال پاسخگويي به اين سوالات هم باشيم تا در دوران نوجواني و بزرگسالي اعتقادات او طعمه ي سوالات پاسخ نيافته او نشود.

    + رضايي 

    5- دوران تربيت داراي يک محدوده ي زماني يا زمان طلايي است که تربيت اسلامي و ريشه اي در آن صورت مي گيرد و اين محدوده طبق روايات تا حدود 13، 14 سالگي است مراقب از دست رفتن اين زمان طلايي قبل از قسي شدن قلب او باشيم.

    + رضايي 

    4- اولويت برگشتن به سبک زندگي اسلامي شيعي داشتن تفکر اسلامي شيعي است. پس حتماً بايد اولويت مربي در اصلاح سبک زندگي، تصحيح فکر خود و متربي باشد تا با تصحيح فکر، خود به خود نتيجه فکر که عمل است اصلاح گردد.

    + رضايي 
    3- بايد ضرورت تفکر براي ما به عنوان مربي(والدين) کاملاً جا بيفتد و خود در مسير آن قرار گيريم و سپس با يافتن جواب پرسش هاي خود کانال فکر کودک(متربي) را بازنموده و پرسش هاي او را کودکانه پاسخ گوييم. البته يادمان باشد گفتن کودکانه ي معارف يک هنر بزرگ است.
    + رضايي 

    2- حواسمان باشد مورد يک ما را به انفعال نکشاند تا مبادا تفکر غربي مادي گرايانه قبل از اقدام ما، زمين خالي قلب و فکر کودک ما را بذرپاشي نمايد. براي اين کار بايد موتور تفکر کودک را از همان اوان روشن نمود تا با پرسشگري، اظهار نظر و ... در قالب بازي، قصه و ... معارف فطري از درون او به جوشش در آيد.

    + رضايي 

    بر اساس اين روش آنچه ضروري به نظر مي رسد اين است که:

    1- درامر تربيت ديني کودک بايد از دلسوزي هاي بيش از حد و دستکاريهاي بي مورد اجتناب کرده و سعي نماييم اولاً محيط رشد او را از امور ضدفطري پاک نموده و ثانياً اگر مجراي فطرت او گرد و غبار تحميلي ناشي از محيط(کارتون ها، جامعه و ....) گرفته آن را لايه روبي کنيم که اين کار ميسر نخواهد بود مگر با تفکر مربي و به تفکر واداشتن متربي.

    + رضايي 

    به نام خدا

    به نظر بنده روش استاد در اين بحث اين است که گويا مي خواهند با اثبات نارسايي روش تربيتي موجود جامعه در رساندن بشر به هدف خلقت او موجبات نارضايتي ذهني و قلبي مخاطب از وضع موجود را فراهم کرده تا به دنبال آن، مخاطب در پي روشي نو در بازخواني تربيت خود و متربي برآيد. از سوي ديگر مي خواهند با تمرکز دادن مخاطب (مربي يا والدين) بر روي روش تربيتي معصوم (ع) يعني کار بر روي فکر متربي، اولويت کار مخاطب (مربي يا والدين) درامر تربيت را اين موضوع قرار دهند.

    + مديريت طرح 

    اين جلسه مرا متوجه نمود که با توجه به رواياتي که زمان طلايي تربيت را تا حدود13-14سالگي مي داند همين امروز هم براي شروع دير است.

    متذکر شدم که کودک و البته ما مفطور به دين هستيم و فقط بايد دين را در خودمان با تفکر و در کودک با بازي با او زنده نگه داريم که البته اين کار نيز شيوه مخصوص خود را دارد.

    سعي کرده ام اکثر روزها برنامه تفکري ولو کوتاه داشته باشم و بيشتر موارد آن طبق توصيه استاد با موضوع هدف خلقت بوده است.

    + مديريت طرح 

    بسم الله الرحمن الرحيم

    بعد از جلسه اول هم انديشي شيوه اي نوين در باب تربيت ديني کودک پيش رويم باز شد که با تمام داشته هاي تربيتي ام متفاوت و البته تکميل کننده آنها بود.من به اين نکته دست يافتم که ممکن است با رعايت اصولي که از قبل مي دانستم به تربيت فرزنداني مذهبي دست يابم اما عدم علم به پرورش صحيح فکر کودک و پاسخ کودکانه به سؤالات اعتقاديش مي تواند درعين تدين ظاهري هزار و يک اشکال اعتقادي براي او به وجود آورد که تا آخر عمر با او همراه خواهد بود و او را بدبين به خالق و خلق بار خواهد آورد و چه بسا طوفان شبهات در دوران بلوغ فکري، انواع انحرافات فکري-اعتقادي و اخلاقي برايش به ارمغان خواهد آورد.پس بعد از اين جلسه خود را ملزم نمودم در کنار مسايل رفتاري کودک به مسايل فکري او هم اهميت دهم و سؤالات اعتقاديش را دست کم نگيرم. از آن به بعد مصاديقي که استاد فرموده بودند اينگونه به کودک جواب ندهيد به کار نبردم مواردي همچون خدا همه جا هست، خدا را نمي شود ديد و... با دلايل موثقي که ايشان فرمودند.

    سلام
    در درجه اول اهميت و تاکيد کار روي فکر به عنوان شکل دهنده عمل به ويژه در کودکان براي بنده بيشتر شد
    بيشتر فکر کردن به اين موضوع که همه معارف ديني در فطرت ما هست. سعي کردم تا حدودي دانسته ها و دريافتي هاي خود تا کنون را کنار بزنم و معارف را در فطرت خود جستجو کنم. همين امر تاثير روحي روي بنده داشته است. تا حد کمي خدا را ملموس تر از گذشته در درون خودم يافته ام.
    سعي کردم در بحث هدف خلقت تفکر بيشتري کنم