به نظر بنده روش استاد در اين بحث اين است که گويا مي خواهند با اثبات نارسايي روش تربيتي موجود جامعه در رساندن بشر به هدف خلقت او موجبات نارضايتي ذهني و قلبي مخاطب از وضع موجود را فراهم کرده تا به دنبال آن، مخاطب در پي روشي نو در بازخواني تربيت خود و متربي برآيد. از سوي ديگر مي خواهند با تمرکز دادن مخاطب (مربي يا والدين) بر روي روش تربيتي معصوم (ع) يعني کار بر روي فکر متربي، اولويت کار مخاطب (مربي يا والدين) درامر تربيت را اين موضوع قرار دهند.