• وبلاگ : 
  • يادداشت : داستان درخت سيب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 21 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام عليکم
    موضوع جالبي بود و جمله بندي ها هم به نظرم خوب بود فقط يک نکته کبه نظرم آمد که در تجربه قصه گويي براي فرزندم به دست آوردم و آن هم اين است که آيا بهتر نيست انتهاي داستانها شيرين باشد يعني اگر راه برگشتي براي اين سيب کوچولو وجود داشته باشد. پسر ما که غصه مي خورد وقتي اينجور داستان ها را ميشنود و بعدا هم تمايلي به تکرار آن داتسان ندارد.
    البته تجربه من مربوط به يک پسر 4 سال ونيمه است و نمي دانم براي سني که نوشته ايد مناسب باشد يا نه.