2. از اسم يا لقب شخصيت هاي قصه يا استفاده ميکنيم و يا نميکنيم. يا يک سيب تا اخر قصه ميگوييم يا سيب کوچولو، تا کودک در پي فاعل و گوينده مطلب بعدي در قصه نگردد و متحير نماند.3. ديالگ ها بعضا خيلي طولاني است و ميتوان ديالگ را تبديل به اتفاق و حادثه کرد تا کودک را حريص نسبت به ادامه دادن قصه کند مثل روزي به کرم درخت ميگويد مرا از شاخه جدا کن و دوستش مانع ميشود روزي به گنجشک ميگويد و دوستش سخني ميگويد و مانع ميشود و به اين شکل يک ديالگ چند خطي طولاني تبديل به چند حادثه جذاب براي کودک ميشود.
به کودک ماجراي گدشته را بايد نشان داد و برايش ماجراي نديده ملموس نيست انجا که به دوست سيبش ميگويد درست است که باعبان گفته انجا دنياي زيباييست بچه ميگويد خب چه موقع گفته و براي چه دنياي زيباييست مگر زير درخت و روي خاک ها ميشود از بالاي درخت و شاخه هاي سر سبز زيباتر باشد؟