سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 
قالب وبلاگ
لینک های مفید

بسمه تعالی

نظر نایب امام عصر (عج) در رابطه با کار برای کودک


جمله‌ای راجع به مسئله کودکان و نوجوانان عرض کنم: حقیقتاً باید بگویم که

اگر مسئولان امور فرهنگی کشور بخواهند مسئله کودک و نوجوان را آن‌چنان

که هست، مورد اهتمام قرار دهند، من خیال می‌کنم خیلی از آنهایی که

مسئولند، از ساعات خوابشان هم خواهند زد تا به این مسئله بپردازند.

امروز قضیه تربیت کودک و نوجوان، با گذشته‌های دور ـ حتی با گذشته‌های

نه چندان دور، مثلاً با بیست سال پیش ـ خیلی تفاوت کرده است.

ما می‌خواهیم از این نسلی که امروز مثل ماده خامی و مثل ذخیره‌ای در

اختیار یکایک ماست، چه ساخته شود؟

آینده‌ای را که آنها خواهند ساخت و پرداخت و پیش برد، چگونه تصویر

کرده‌ایم؟

اگر حقیقتاً به آرمان‌های اسلامی و ملی و عظمت ایران و ایرانی و جبران

راهی که دست‌های استبداد سیاه در این صدوپنجاه سال، دویست سال

اخیر ما را در آن کشانده است، فکر می‌کنیم؛ اگر اینها برایمان مهم است

و به آینده به معنای حقیقی کلمه اهمیت می‌دهیم، پس بایستی به

تربیت کودک و نوجوان خیلی بپردازیم، درباره آن خیلی فکر کنیم و اهمیت

آن را خیلی بشناسیم؛که احساس می‌کنم برای برخی از مسئولان امور

فرهنگی ـ دست‌اندرکاران ـ مسئله به این شکل مطرح نیست!

امروز کودک ما ـ چه برسد نوجوان ـ آگاهی و هوشیاری‌ای دارد که داده

تردیدناپذیر جوّ و فضای انقلاب است.

در گذشته این آگاهی‌ها، این آزادی‌ها و این روح استفهام و این میل به

دانستن، نبود. دسترسی‌هایی هم وجود دارد که در واقع دسترسی کودک

ما،یک منبع فرهنگی نیست, بلکه با دید درست، دسترسی مراکز هدایت‌کننده

فرهنگ در سرتاسر دنیا برای القای مقاصد استعماری به کودک ماست...

بچه شما در آغوش شما، در مدرسه شما، در کتاب‌خانه کانون و جلوِ روی

شماست و شما برای او فکرهایی، آینده‌ای و امیدواری‌ای دارید. ناگهان

مشاهده می‌کنید دسترسی یک نفر که حداقل بیگانه است ـ

شما با این بچه خویشاوندید، شما معلّمش، پدرش، یا مربی‌اش هستید,

لیکن او بیگانه و بی‌علاقه به سرنوشت این بچه است ـ به این بچه، از راه

همین کالاهای فرهنگی متداول و رسانه‌های گوناگون خبری و فرهنگی،

بیشتر ازشماست! این، جای نگرانی است و امروز این وجود دارد؛

چه من و شما بخواهیم، چه نخواهیم! نتیجه چیست؟

این است که ما باید گردشِ کار را تُندتر کنیم. ما باید بیشتر تلاش کنیم

و می‌توانیم.

من اعتقاد دارم ما می‌توانیم بهتر، عینی‌تر، دقیق‌تر و سریع‌تر کار کنیم و

نگذاریم. پس نکته اول،در مورد اهمیت کار بر روی کودکان و نوجوانان است.

من به شما عرض کنم که شما مربی عزیز، شما که در کتاب‌خانه با کودک

مواجه می‌شوید، شما که قصه می‌گویید، شما که کتاب می‌فروشید،  

شما که کتاب می‌خوانید و شما که در کار هنری و آفرینش هنری خودتان،

آن کودک را مخاطب قرار می‌دهید، بدانید که الان درست روی نقطه اصلی

و اساسی حرکت می‌کنید. شما درست آن کاری را که باید انجام گیرد انجام

می‌دهید. آن کسی می‌تواند از کار خود، شاد و خشنود و از رضای الهی

خاطرجمع باشد که خلأِ لحظه را پر کند. خلأِ لحظه این است و شما این

خلأ را پُر می‌کنید.


قصه گویی برای کودک از منظر حضرت آقا

قصّه‌گویى، هنر بسیار خوبى است. قصّه‌هاى خوب، سازنده‌ى شخصیت

کودک است. همان قصّه‌هاى قدیمى را که ما از مادر خودمان، از مادر

بزرگ و یا از پیرزن دیگرى در کودکى شنیده‌ایم، امروز که مرور مى‌کنیم،

مى‌بینیم در آنها چقدر حکمت وجود دارد! انسان، بعضى از خصال و

تفکّرات خودش را که ریشه‌یابى مى‌کند، به این قصّه‌ها مى‌رسد.  

قصّه مقوله‌ى خیلى مهمّى است؛ منتها قصّه‌هاى خوب.


سعى کنید در این قصّه‌گویى و در این کار هنرى، اوّلین چیزى را که در

کودک ایجاد مى‌کنید، ایمان باشد. هیچ چیز، معادل ایمان نیست. شما از

این بچه، هرچه بخواهید بسازید، باید در او ایمان به وجود آورید...

سعى کنید بچه‌ها را با ایمان کنید؛ ایمان به خدا، ایمان به حقیقتِ مطلق

و ایمان به اسلام. اگر این بچه‌ها باایمان پرورش پیدا کردند و شما توانستید

بذر ایمان را در دلشان بکارید، در آینده مى‌شود از آنها هر شخصیت عظیمى

ساخت و براى هر کارى مناسبند،ما در درجه‌ى اول باید به ساختن و پرداختن

شکل روحى کودکانمان اهتمام بورزیم. اگر توانستیم هویت انسانى

این کودک را از آغاز کودکى شکل بدهیم و خلقیاتى را در آن به وجود بیاوریم،

این براى همیشه به درد خواهد خورد. عوارضى وجود دارد،

معمولاً این عوارض اخلاقیات را تحت تأثیر قرار میدهد؛ اما اگر چنانچه

شخصیت کودک از آغاز ساخته شد و شکل گرفت، تأثیرات عوارض

کمتر خواهد بود و عوامل کمک کننده هم در بین راه کمک خواهد کرد.


فلسفه برای کودک

این خانم به تعبیر «فلسفیدن» اشاره کردند؛ این بسیار تعبیر درستى

است. امروز در کشورهاى پیشرفته‌ى مادى دنیا، یکى از کارهاى اساسى

و یک رشته‌ى مهم، تدریس فلسفه براى کودکان است. خیلى‌ها در جامعه‌ى

ما اصلاً تصور نمیکنند که براى کودک هم فلسفه لازم است. برخى تصور

میکنند فلسفه به معناى یک چیزِ قلمبه سلمبه‌اى است که یک عده‌اى

در سنین بالا به آن توجه میکنند؛ این نیست. فلسفه شکل دادن فکر

است، یاد دادنِ فهم کردن است، ذهن را به فهمیدن و تفکر کردن عادت دادن

است؛ این از اول باید به وجود بیاید. قالب مهم است. اگرچه محتوا هم

در همین فلسفه‌ى کودکان حائز اهمیت است، اما عمده شیوه است؛

یعنى کودک از اول کودکى عادت کند به فکر کردن، عادت کند به خردورزى؛

این خیلى مهم است.


منفعل نبودن در مقابل تهاجم فرهنگی

صدها – رسانه‌ى صوتى، تصویرى، اینترنتى، مکتوب در دنیا دارند کار

میکنند با هدف ایران! با هدف ایران! نه اینکه دارند کار خودشان را

میکنند. یک‌وقت هست که فرض کنید رادیوى فلان کشور یا تلویزیون

فلان کشور یک کارى دارد براى خودش میکند؛ این نیست، اصلاً هدف

اینجا است؛ با زبان فارسى [برنامه میسازند]؛ آن را با وقت استفاده‌ى

فارسى‌زبان یا عنصر ایرانى تطبیق میکنند؛ مسائل ما را رصد میکنند و بر

طبق آن مسائل، موضوعات و محتوا براى رسانه‌ى خودشان تهیّه میکنند؛

یعنى کاملاً واضح است که هدف اینجا است. خودشان هم میگویند،

انکار هم نمیکنند. بنابراین تهاجم فرهنگى یک حقیقتى است که وجود

دارد؛ میخواهند برروى ذهن ملّت ما و برروى رفتار ملّت ما – جوان،

نوجوان، حتّى کودک – اثرگذارى کنند. این بازیهاى اینترنتى از جمله‌ى

همین است؛ این اسباب‌بازى‌هایى که وارد کشور میشود از جمله‌ى

همین است که من چقدر سر قضیّه‌ى تولید اسباب‌بازى داخلىِ

معنى‌دار و جذّاب حرص خوردم با بعضى از مسئولین این کار که

این کار را دنبال بکنند؛

...  خب در مقابل اینها باید چه‌کار کرد؟ در مقابل اینها دو چیز لازم

است: یکى کار، یکى ابتکار؛ این دو کار و این دو نقطه‌ى مهم را باید

در نظر [داشت‌]؛ باید کار کنیم، کار هم باید کار ابتکارى باشد...

خب روى این زمینه کار بکنید؛ کارهاى ابتکارى بکنید؛ اسباب‌بازى

همین‌جور،بازىِ رایانه‌اى همین‌جور، عروسک همین‌جور، اینها

چیزهایى است که لازم است. اسباب‌بازى رایج بچّه‌هاى ما شده

تفنگ. خب بابا!

آمریکایى‌ها که پدرجدّ ما در این کارند، الان پشیمانند، درآن درمانده‌اند

که چه‌کار کنند. ما بچّه‌هاى خودمان را که اَلَک‌دولَک بازى میکردند

که تحرّک داشت و خوب بود، گرگم‌به هوا بازى میکردند که کار بسیار

خوبى بود و ورزش بود و بازى و سرگرمى بود، یا این چیزى که خط

کشى میکنند و لىِ‌لىِ میکنند – بازىِ بچّه‌هاى ما اینها بود – آورده‌ایم

نشانده‌ایم پاى اینترنت، نه تحرّک جسمى دارند، نه تحرّک روحى

دارند، و ذهنشان تسخیر شده به وسیله‌ى طرف مقابل. خب بیایید

بازى تولید کنید، بازى ترویج کنید، همین بازى‌هایى که بنده حالا اسم

آوردم و ده‌تا از این قبیل بازى [که‌] بین بچّه‌هاى ما از قدیم معمول

بوده را ترویج کنید؛ [این‌] یکى از کارها است، اینها را ترویج کنید. ما

همه‌اش نباید نگاه کنیم ببینیم که غربى‌ها از چه‌جور بازى‌اى حمایت

میکنند، ما هم از همان بازى حمایت بکنیم.

...  من عرض میکنم ما در برخورد با مسائل تهاجمى، پدیده را در اوّل ورود،

حتّى قبل از ورود باید بشناسیم. فرض کنید یک چیزى، یک

فکرى، یک روشى در دنیا دارد رایج میشود؛ پیدا است که این اینجا خواهد

آمد – خب دنیا دنیاى ارتباطات است، دنیاى اتّصال و ارتباط است،

نمیشود حصار کشید – قبل از آنکه بیاید، به فکر باشید که برخورد حکیمانه

با این چیست. معناى این همیشه این نیست که ما آن را رد کنیم؛ نه،

گاهى یک پدیده‌اى است که ما آن را میتوانیم قبول کنیم، گاهى پدیده‌اى

است که میتوانیم اصلاح کنیم، گاهى پدیده‌اى است که میتوانیم یک ذیلى

برایش تعریف کنیم که آن ذیل، مشکل آن را برطرف کند. دیر جنبیدن،

دیر فهمیدن، دیر به فکر علاج افتادن، این اشکالات را دارد که بعد شما

دچار مشکلاتى میشوید که نمیتوانید با آنها مواجه بشوید. پس من نمیگویم

که فقط موضع دفاعى داشته باشیم – البتّه وقتى تهاجم هست، انسان باید

دفاع کند؛ شکّى نیست – توصیه‌ى من فقط موضع دفاعى نیست؛ امّا موضع

اثباتى، موضع تهاجمى، موضع حرکت صحیح باید داشته باشیم.

به‌هرحال در مقابل فرهنگ مهاجم، بدترین کار، انفعال است؛

زشت‌ترین کار، انفعال است؛ خسارت‌بارترین کار، انفعال است...


[ دوشنبه 93/4/23 ] [ 7:15 عصر ] [ مدیر وبلاگ ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

همه اعضای مزرعه ایمانی وعلمی بایستی به تعمیق اعتقادات خود بپردازند و سیر مطالعاتی عمومی همه اعضا باید در بردارنده مطالعات معرفتی باشد. بر همین اساس هر چند خانواده با یکدیگر در طی جلسات هفتگی که با هم دارند قسمتی از معارف را مورد مطالعه و بحث و بررسی قرار داده و همان محتوا را درقالب‌های کودکانه اعم از قصه، بازی و... ریخته و با ارائه صورتجلسات هفتگی در وبلاگ دست آوردهای خود را در اختیار سایر اعضا قرار می‌دهند. پیشنهاد ایشان در زمینه سیر مطالعات معرفتی عمومی همه اعضای مزرعه ایمانی و علمی نیز، ذیل عنوان "سیر مطالعات اعضا" در موضوعات وبلاگ درج شده است. درکنار این سیر مطالعاتی برنامه علمی معارفی ایشان در جلسات هم اندیشی ماهیانه می‌باشد که به بیان نکاتی معارفی و روش تبدیل آن برای نوجوان و کودک می‌پردازند. 2. دومین محور مزرعه، که باز شامل عموم است مطالعه کتب روانشناسی اعم از روانشناسی رشد، روانشناسی اجتماعی، روانشناسی شخصیت و بهداشت روانی با تکیه بر منابع اسلامی است چرا که علم روان شناسی از روش‌های تبدیل محتوای معارف کسب شده بوده و همچنین با توجه به تمرکز این گروه بر روی تربیت توحیدی کودک، اگر قرار باشد تمام دست آوردهایمان را به کودک منتقل کنیم گریزی نیست از اینکه به ابزار شناخت روان او بر اساس سن، جنس و شخصیتش تجهیز شویم. 3. سومین محور مزرعه، تسلط به زبان ارتباط با کودک و در واقع فراگیری شیوه انتقال محتوای معارفی به کودک است که در این میان قصه‌گویی و قصه نویسی نقش بسیار مهمی را بر عهده داشته و شرکت در کارگاه قصه نویسی حضوری یا آنلاین و دست به قلم شدن برای نوشتن قصه‌های کودکانه از ابتدای امر، از فعالیتهای گروه بوده است. • لازم به ذکر است که امر تربیت مقوله وسیعی است و بر ما لازم است که به همه جنبه‌های تربیت کودک اعم از تربیت اخلاقی، تربیت هیجانی، مهارت‌ها، انس با قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) و ... به عنوان قسمتی از روند تربیت کودکان توجه ویژه داشته و عنایت به بخشی ما را به غفلت در بخشی دیگر دچار نکند پس تمام این موارد نیز در دستور کار مزرعه ایمانی و علمی جهت پرداختن به آن قرار دارد که هر چند وقت یکبار، فعالیت علمی و عملی بر روی یک یا چند اصل به عنوان چشم انداز آن مقطع، مورد توجه قرار می گیرد."
لینک های مفید
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 139
بازدید دیروز: 79
کل بازدیدها: 325743