| ||
بسم الله الرحمن الرحیم طرح بازی جلسه دوازدهم مزرعه مهربانی گلهای 2- 3 سال تاریخ: 22خرداد 1395- ساعت 5:30 تا 7:30 عصر. مکان: منزل یکی از کودکان. میانبر: مربی و مادرهای عزیز با وضو به مکان بازی بچه ها وارد شده و قبل از شروع برنامه توسل کوتاهی به آستان مقدس اهل بیت ع دارند. 1. سلام و احوالپرسی مربی با بچه ها و گرفتن زنجیر. 2. خواندن شعر بسم الله، ای گل گلها سلام و من بچه شیعه هستم در هنگام زنجیر. 3. آرد بازی: در سفره ای بزرگ کیسه های آرد نخودچی به همراه تعدادی کاسه، الک، و سینی قرار داده شد. الف. ابتدا بچه ها آرد را در کاسه ریخته و با داخل کردن دستهایشان در آن کمی با آردها بازی کردند. [ شنبه 95/3/22 ] [ 7:0 عصر ] [ مسئول مزرعه مهربانی گلهای 2 تا 3 سال ]
[ نظرات () ]
[ دوشنبه 95/3/17 ] [ 6:0 عصر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ نظرات () ]
طرح بازی جلسه یازدهم مزرعه مهربانی گلهای 2- 3 سال تاریخ: 15خرداد 1395- ساعت 5 تا 7عصر. مکان: منزل یکی از کودکان. 1. سلام و احوالپرسی مربی با بچه ها و گرفتن زنجیر. 2. خواندن شعر بسم الله، ای گل گلها سلام و من چه شیعه هستم ما در هنگام زنجیر. 3. قصه گویی با درون مایه تعامل و با هدف ایجاد روح جمعی در کودکان: قصه سفیدبرفی و دوستانش همراه با اجرای عروسکهای پشمی و با کمک بچه ها تعریف شد. هر کدام از بچه ها نقش یکی از عروسکهای پشمی را اجرا می کردند. سفیدبرفی که شخصیت اصلی داستان بود برای کشیدن نقاشی از دوستانش درخواست کمک می کند و بقیه دوستان او با در اختیار قرار دادن مدادرنگی هایشان با هم یک نقاشی زیبا می کشند. بعد از اجرای نمایش بچه ها به جای سفیدبرفی و دوستانش روی کاغذ بزرگی به صورت دسته جمعی نقاشی کشیدند. [ یکشنبه 95/3/16 ] [ 7:0 صبح ] [ مسئول مزرعه مهربانی گلهای 2 تا 3 سال ]
[ نظرات () ]
[ سه شنبه 95/3/11 ] [ 5:0 عصر ] [ کارگروه نهج البلاغه ]
[ نظرات () ]
در جلسه ی سوم یک سوال اعتقادی مورد بررسی قرار گرفت: سوال اعتقادی: چرا خدا بچه های کوچک را می کشه؟ این بچه باید بزرگ می شد مدرسه می رفت دانشگاه می رفت . ازدواج می کرد.... چرا به این زودی خدا کشتش؟(7سال)
یافته ها: 1. خدا همه کاره است و مرگ دست خداست. 2.بچه در این سرنوشت حق انتخاب نداشته است. 3.خدا مهربان است و ظلم نمی کند. [ یکشنبه 95/3/9 ] [ 5:0 عصر ] [ مدیر جلسات بانوان ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم طرح بازی جلسه نهم مزرعه مهربانی گلهای 2- 3 سال تاریخ: 8 خرداد 1395- ساعت 5 تا 7عصر. مکان: منزل یکی از کودکان. 1. سلام و احوالپرسی مربی با بچه ها و گرفتن زنجیر. 2. خواندن شعر بسم الله، ای گل گلها سلام و من چه شیعه هستم در هنگام زنجیر. 3. بازی با حبوبات: به تعداد کودکان، بطری آب معدنی و قیف به آنها داده شد. سپس مقداری حبوبات در اندازه ها و رنگهای مختلف، در ظرفهایی در اختیار کودکان قرار گرفت. بچه ها دانه دانه یا با مشت سعی در ریختن حبوبات به داخل بطریهای خالی داشتند. بعد از اتمام حبوبات داخل ظرفها، بچه ها حبوبات را از داخل بطری به داخل ظرف ریخته و بازی را از سر می گرفتند. [ یکشنبه 95/3/9 ] [ 7:0 صبح ] [ مسئول مزرعه مهربانی گلهای 2 تا 3 سال ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |