| ||
بیماری کودک : سوال 21: مگر نه اینکه کودکان غیر مکلف معصومند و گناهی ندارند. پس چرا آنها بیشتر از ما مریض می ند؟ برای ما که اثراتش مشهود است: تذکر و تنبه و ... که دارد. تمرین صبر هم هست. و حتی غم ناشی از بیماری بچه کفاره گناهمان هم هست. اما آیا اثر این رنج و بیماری برای خود کودک چیست؟ جواب: رشد به سوی کمال که از سن تکلیف شروع نمیشود. چه بسا... با سختیهای در رحم که کودک متحمل شده و قبل تکلیف خداوند او را به مقاماتی رسانده باشد که ما خود بعد 50سال بعد تکلیف کسب نکرده باشیم .لذا اکرموا اولادکم خیلی جایگاه می یابد. • جسمانیت خدا برای کودک: سوال 22: سوالاتی که دختر 5ساله من تا کنون در رابطه با خدا داشته(تا جایی که ذهنن یاری کند به ترتیب): خدا که دست نداره چطور ما را درست کرده؟/خدا چطور همه جا هست؟/خدا که خیلی بزرگه چطور تو خونه ما جا میشه که من را ببینه؟/خدا چطور می فهمه که خودش هست؟/خدا و اماما و فرشته ها کدومشون بزرگترند؟/خدا خودش را درست کرده یا یه خدا که بزرگتر از اونه درستش کرده؟/خدا خودش را بیشتر دوست داره یا من را؟/خدا قشنگ تره یا من؟/اگر من یه حرفی را اونقدر یواش بگم که فقط سرم بشنوه باز هم خدا میشنوه؟/اگر من به یه کاربد فکر کنم خدا می فهمه؟/چرا خدا ما را جوری درست کرده که مریض بشیم مگه خدا زورش نمیرسیده که مارا خوب درست کنه که خراب نشیم؟... خداوند را برای دخترم مهربانترین وجودی که توانای مطلق،عالم مطلق است توصیف کردم حال سوالم اینجاست که چگونه او را ازپرسشهای جسمانی در مورد خدا منصرف کنم؟(عذر تقصیر به جهت اطاله کلام) جواب: از عظمت چیزهای غیر جسمانی به تدریج و ارام ارام بگویید تا به موجودی عظیم و بی همتا و غیر جسمانی برسید که او خداست. اما در صورت تعجیل او در دریافت جواب بفرمایید خدا بدن ندارد انهایی که بدن دارند ضعیفند و بدنشان مریض میشود. پیر میشود. حشره مرده ای را در خانه به او نشان بدهید که جسمش چگونه به تدریج از بین میرود چقدر ضعیف است. • رفتن پیش خدا: سوال 23: پسر سه سال ونیمه من وقتی از یک موضوعی ناراحت میشه میگه باهاتون قهرم اصلا من میخوام برم پیش خدا میخوام پیش خدا بمونم ومن نمیدونم چه پاسخی باید بهش بدم لطفا راهنمایی بفرمایید جواب: رفتن پیش خدا. از کودکتان باید یاد بگیرم و یاد بگیرید که وقتی درمانده شدیم به خدا پناه ببریم. • خدا کجاست؟ سوال 24: با سلام وتشکر از شما دقیقا به جای جمله خدا همه جا هست چی میشه گفت ؟ جواب: در مغز غیر از نقاط شناختی نقاط دیگری هم وجود دارد. نقاطی که مربوط به تصمیم گیری و هیجانها و انگیزه ها و اهداف و درک لذت ها می باشد. ما معمولا زمانی روان بنه های شناختی مان خیلی تحت تاثیر و زمینه های تغییر قرار میگیرند که شناخت جدید ما با هیجانات و لذت ها و گزاره های اینچنینی همراه شود. ما بسیاری اوقات یک مطلب علمی به گوش مان میخورد و فقط ان مطلب وارد حافظه کوتاه مدت ما شده و بعد از چندی به فراموشی سپرده می شود و گاهی وارد حافظه بلند مدت هم میشود اما به عنوان اطلاعات نه باورها. برای انکه اطلاعات جدید ما اولا وارد حافظه دراز مدت شده و ثانیا نقاط هیجانی و انگیزشی مغز تحت تاثیر قرار بگیرد تا آن محتوای علمی مورد قبول روان و روح ما قرار گرفته و انگاه روان بنه و سازه ای از پازل شخصیت ما به حساب اید یا به دیگر سخن و به اصطلاح حقیر،روح بنه و باور ما بشود . نیاز به مکانیزمی غیر از انتقال اطلاعات به حافظه کوتاه مدت و آنگاه دراز مدت داریم . اطلاعات حافظه دراز مدت از جنس اطلاعتند نه باورها ما برای شکل گیری شخصیت خودمان و کودکان مان نیاز به روان بنه یا روح بنه یعنی همان باور،داریم. اگر تا اینجای بحث را قبول فرموده اید اینچنین باید ادامه داد که : آیا شنیدن یک مطلب علمی مساوی با تبدیل آن به محتوای باور شده است؟! کلا ثم کلا اطلاعات باید بتواند با ابزار و آچار فرانسه هیجان ها و انگیزش های روح که در مغز تعبیه شده تماس مکرر پیدا کند. لطفا توجه ویژه بفرمایید. ما و فرزندان مان چه کودک و چه نوجوان و چه جوان نیاز به محتوای علمی ای داریم که در صورت صحت جزو باور ما باشد نه اطلاعات و اینفمیشن ما خب چه میخواهیم بگوییم! شاید به جواب دست پیدا کرده باشید. آیا شما وقتی فهمیدید که باید بر خدا توکل داشت بیشتر باور توکل به خدا در شما شکل گرفت یا انگاه که قصه یوسف نبی علیه السلام را شنیدید. قصه یوسف علیه السلام علاوه بر اطلاعاتی درباره توکل، دیگر چه چیزی دارد؟ بعد از شنیدن قصه یوسف علیه السلام حال و باور توکل در ما رخ میدهد یا وقتی که میشنویم باید بر خدا توکل کرد. مسیر اول یا دوم؟ در قصه نقاط انگیزشی و هیجانی مغز همچون لیمبیک علاوه بر نقاط شناختی که ابزار روح هستند تحریک میشوند. لذا مطلب علمی علاوه بر ورود به حافظه دراز مدت که ادله آن با تامل روشن خواهد بود نقاط انگیزشی را نیز تحریک خواهد نمود و اضافه بر ان کودک زیر 7 سال را که خیلی نمیتوان مخاطب مستقیم گویی دانست زیرا غذای روح و روان او بازی است و قصه از بهترین بازیها و سرگرمی های کودکان زیر 7 سال است. مخصوصا که در قالب نمایش عروسکی برای وی تجسم و تحرک هم رخ بدهد و خود جزو اجرای نمایش قصه باشد تحرک و باور بالاترین مرحله تاثیر و تاثر مغزی و سپس روحی را برای کودک به بار خواهد آورد. حال جواب سوال شما میتواند جمله زیر باشد:خدا جایی ندارد اما از همه جا خبر دارد، باشد و میتواند همین محتوا در قالب قصه باشد کدام صحیح تر است؟ دیگر بگذریم از اینکه به غلط به او جواب میدهیم: " خدا همه جاست" کدامین معصوم و یا کدامین ایه شریفه فرموده : "خدا همه جاست" !!! ایه شریفه میفرماید :اینما تولوا فثم وجه الله هر جا رو کنید " وجه" خداست نه خدا و بگذریم از اینکه وقتی میگوییم خدا همه جاست کودک از جا مکان میفهمد نه غیر مکان قصه گفتن با محتوای صحیح پیش کش. مشرک می پروریم نه موحد . بیچاره این کودک سلیم الفطره که گیر مشرکانی چون ما افتاده و بدبخت ، مایی که از نور فطرت هم به دور افتاده ایم. چه کنیم ما بیچاره های بدور از نور فطرت و آنگاه نور قران و انگاه نور معصومین علیهم السلام انگاه همین کودک سالم متحیر در عظمت خدای عالم حالا که با جواب نادرست ما که خدا همه جاهست به اشتباه افتاده میگوید :خدا در شکم من هم هست؟ ما هم میگوییم بله همه جا. انگاه او میگوید خب وقتی غذا میخورم غذا روی خدا میریزد هم شناخت غلط دادیم و هم آموزش مستقیم با تشکر و عذر خواهی از تطویل پاسخ .
• صبر سوال 25: آیا صبور بودن آموزشی هم هست یا فقط با دیدن رفتاروکردار واعمال والدین کودک یادمیگیره صبور باشه یا نباشه؟ جواب: سلام علیکم: قصه هایی از صبر و حلم اهل بیت علیهم السلام را تعریف بفرمایید و نمایش انرا اجرا و نقش گفتاری معصوم علیه السلام را به ایشان بدهید • توجه به مصلحت خدا سوال 26: وقتی پسر سه سال و نیمه من ی بچه ای که دوتا پا نداشت را دید ازم پرسید مامان این بچه چرا پا نداره و من فقط حواسشو پرت کردم! چه جوابی باید بهش میدادم؟ جواب: در وقتی دیگر بدون انکه به ان ماجرا اشاره کنید قصه خودش را تعریف بفرمایید که برای هر یک از اسباب بازیهایش-شخصیتها- مصلحتی را می اندیشد بخاطر اینکه مصالح همه انها را جمعی در نظر میگیرد و یک وقت به آدمکی چیز خاصی را نمیدهد و وقتی دیگر چیز خاصی را فقط به ان آدمک میدهد تا دنیای ادمکها در بازی، به ان هدف نهایی که آقا پسر شما ترسیم کرده برسند. • بهشت و جهنم سوال 26: سلام.تفکری که چند روزه فکر مرا مشغول نموده: انسانها در این دنیا زندگی میکنند.دو حالت دارد یا اینکه معادی وجود ندارد که به نظرم بدترین حالت برای انسانها است که همه چیز پوچ و بی معنی است. و یا اینکه معاد وجود دارد.انسانها در برزخ به دو گروه خوب و بعد تقسیم میشوند .سپس اخرت میشود و به بهشت یا جهنم میروند.و نتایج اعمال خود را میبینند.خوب سوالی که فکر مرا در گیر کرده این است .پس از این حسابرسی و رسیدن به بهشت و جهنم موعود چه اتفاقی می افتد.به زبان ساده اخرش چه میشود؟ (با توجه به اینکه ابتدا و انتها معنی ندارد) انسانها از بهشتی بودن خسته نمیشوند؟تا چه موقعی ادامه دارند؟ ایا این نوع فکر کردن جز تفکرات ممنوع است یا خیر؟ جواب: استاد ما که شاگرد خاص جناب علامه طباطبایی ره و حضرت امام ره و ایت الله بهجت ره و داماد اقا شیخ عباس تهرانی ره که ایشان شاکرد میرزا جواد اقای ملکی تبریزی ره بودند میفرمودند: در وقت تفکر در نعم الهی و عظمت خداوند به قلبتان اجازه فضولی در کار خدا را ندهید. و آن با گریه بر اباعبدالله الحسین علیه السلام قبل تفکر مییسرست که جلسه ششم اول جلسه این اتفاق افتاد. و اما پاسخ سوالات را در زمانی عیر از زمان تفکر پیگیری نمایید مختصرا عرض کنم بهشت و جهنم تشویق و تربیت خداست نه هدف خلقت با ورود به عالم بعدی رشد متوقف نمیشود و کسالت برای بهشتیان عارض نمیشود چنانچه در قران اشاره رفته است .جنات الفردوس نزلا خالدین فیها لا یبغون عنها حول سوره کهف. ایه 108ا • تلاش مورد توقع سوال 27: با سلام و عرض تشکر فراوان از استاد گرامی به خاطر صرف وقت گرانبهایشان جهت پاسخگویی به سوالات اعضا. سوال بنده در راستای سخنرانی جنابعالی در جلسه ششم این است که: شما فرمودید حدود هشتاد در صد صفات انسان ذاتی و تنها حدود بیست درصدش اختیاری است و بازخواست اخروی هم در همان مقدار اختیاری است. این فرمایش شما منطبق بر آیه شریفه " لا یکلف الله نفسا الا ما اتاها..." است. بر اساس این قضیه که از هر کس طبق آنچه به او داده شده سوال می شود می توان نتیجه گرفت که در صورتحساب اخروی هر کس، تلاش در صورت قرار می گیرد و " مااتاها" در مخرج، پس هر کس در هر زمینه ای بیشتر به او داده شده برای رسیدن صورتحسابش به دیگری که کمتر به او داده شده است باید تلاش بیشتری داشته باشد. در این راستا وقتی روانشناسی شخصیت را بررسی می کنیم، می بینیم که بعضی از تیپ های شخصیتی ذاتا زمینه برخی معایب یا کمالات را بیشتر دارند مثلا تیپ شخصیتی برونگرا ذاتا به معایبی همچون پرحرفی، میل به جلب توجه، زودجوشی و... نزدیکتر است و محاسنی همچون بلند همتی، محبت به سایرین و... در درجه بالاتری در او قرار دارد و در مورد تیپ درونگرا بر عکس. با توجه به چنین صفات ذاتی، درست است که در مجموع، داده های هر شخص، بهترین شرایط موجود در جهت رسیدن به کمال او محسوب می شود، اما در این جا دو سوال پیش می آید: 1- با توجه به بستر ذاتی هر شخص، زمینه ابتلا به بعضی از رذایل اخلاقی در یک شخص بیشتر و در یک شخص کمتر است، در مورد فضایل هم همین طور. ( مثلا فرد برونگرا به خاطر میل به جلب توجه زمینه ریا بیشتر در او فراهم است یا غضب در او قوی تر است و همچنین در سایر تیپ ها به همین نحو) آیا گناه ابتلای شخصی که ذاتا نزدیک به چنین صفاتی است کمتر است و در مورد فضایل، نیز حد بالاتری از او انتظار می رود؟ چنین چیزی در رابطه با بعضی از صفات یا اعمال که زمینه کمال محسوب می شوند مانند همت عالی و ... که در سوالات جلسه قبل نیز دوستان پرسیده بودند ممکن است به فضل الهی قابل جبران باشد اما در مورد صفاتی که صورت برزخی انسان را می سازند مانند غضبی که ذاتا فرد به آن مبتلاست، چه می شود؟ (شخص ذاتا با این صفت به دنیا آمده، تلاش خود را هم در جهت رفع آن نموده است اما تغییر حاصله ناچیز بوده و یا تغییری رخ نداده است و این صفت که عمری آزار روحی برای فرد واطرافیان به همراه داشته است اکنون نیز او را با صورت زشت برزخی آن رو به رو وهمراه می کند. ) متشکرم از راهنمایی شما. جواب: ان شاء الله در جلسات جدول ضرب معارف عقلی حل خواهد شد اما اختصارا پاسخ یک کلمه است : کمالی را که خداوند برای هر فردی مقرر نموده کمالیست شایسته او و در براورد مجموع شرایط دنیوی و برزخی و حشر هر شخصی،فرد با تلاش مورد توقع از او در دنیا به کمالش در اخرت خواهد رسید هر چند ظاهر دنیوی شرایط او گویای این وضعیت اخروی نباشد و از این گذشته فضل خداوند متعال جای خود را دارد که الحاق به صالحین از این صنف است و به محاسبه ما بیچارگان گرفتار ظلمت جهل نمی اید. • بهشت و جهنم سوال 28: سوال من در مورد دخترم است که چند روز بیش 7ساله شد.مربی بیش دبستانی او صحبت های از بهشت وجهنم برای انها می کند که می دانم درست نیست اینقدر صریح این مطالب را بداند .وقتی از به خانه برمی گردد خیلی سوال از من دارد که نمی دانم چه طور به او بگوییم که مربی اش اشتباه گفته وکلا هدف خلقت چیز دیگری غیر از بهشت وجهنم است ..در ضمن دخترم مربی اش را خیلی دوست دارد وتمام حرف هایش برایش مهم است جواب: به شکل تقابلی حرف مربیی را که خیلی دوست دارد رد نکنید زیرا که دچار سردرگمی و تضاد میشود بلکه سخن معلمشان را تکمیل کنید به این شکل که به فرزندتان بفرمایید ما با تلاش در حد توانمان در مسیر خوبیها میتوانیم در بهشت کنار امام رضا علیه السلام باشیم . - این پاسخ با هدف خلقت همگن است-. • فرشتگان سوال 29: سلام به استاد بزرگوار . آیا صحبت در مورد فرشتگانی که اعمال خوب وبدمونو ثبت میکنن به این شکل که روی شونه های چپ وراستمونن به دختر 5و نیم ساله اشتباهه ؟ دخترم وقتی شنید اصلاً قبول نکرد. بهم گفت شما اشتباه شنیدید. گفت: فرشته ها فقط تو آسمونن. یک کتاب شعر در مورد زیارت امام رضا در مشهد به دخترم هدیه دادند. در یک قسمتش می گوید: صحن و سرای حرمش بهشته...پرشده از بال و پر فرشته و زیرش هم عکس همان پسر داستان با بال در حال پرواز قرار دارد. یکبار درمورد اسم فرشته با دخترم صحبت میکردیم او باهاش این جمله را ساخت که: فرشته پرواز می کند مسلما این فکر در مورد فرشتگان با اعتقاد به غیب و حقیقت ملائکه که باید به آن ایمان داشته باشیم فرق می کند. چطور می توانم این اشتباه را در ذهنش تصحیح کنم؟ و آیا اصلا جای نگرانی دارد؟ با توجه به اینکه دخترم آن کتاب را خیلی دوست دارد و تقریبا هم شعرش را حفظ شده. جواب: سلام علیکم / فرشتگان اصناف مختلفی دارند مانعی ندارد . برای تایید مطلب برای خودتان به اربعین حدیث امام در اصناف فرشتگان و المیزان در باب بال فرشتگان مراجعه بفرمایید • من خالقم سوال 30: اگر کودک 3سال 7ماهه ایی بعد از شنیدن قصه لاک پشت دانا در جواب سؤال انتهایی بگوید:« من توی کارخونم لاک لاک پشت را ساختم» لطف می کنید نظرتون را راجع به این جواب بفرمایید؟ جواب: به ایشان بگویید شما که با فکر هستی خودت را چه کسی درست کرده ؟ جواب شان را با تاریخ ان ثبت کنید برای پژوهش ضریب هوش معارفی کودکان ایرانی نیاز داشتم.
[ سه شنبه 93/11/14 ] [ 8:19 صبح ] [ مدیر وبلاگ ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |