جلسه معاد                                30/1/94 
نگاه حقیقی به موضوع معاد 
روش دینی روشی نیست که به موضوعی از دور نگاه کند .اولیاء خدا وپیامبران ومعصومین تا نبینند چیزی را نمی گویند .روش انها فکری نیست .باید ببینند .منکشف شوند وبگویند .بحث رویت است. 
دربحث معاد ثابت می شود که همین حالا مادرمعادیم وهمین حالاما تا ابدیت حاضریم.حتی امام رضا(ع)می فرمایند :از مانیست کسی که بگویید قیامت بعدا خواهد امد . 
اگر ما همین حالا در معاد هستیم چرا نمی بینیم ؟پس در واقع درسهای معادباید دسهای متصل شدن ودیدن باشد نه مطلع شدن .موضوع معاد اگر درست مطرح شود می تواند به خودی خود یک نحوه سلوک باشد .معاد یک نوع نگاه به خود است .لایه های خود را نگاه می کند این همان سلوک است .سالک در ابعاد باطن خود قدم میزند .اگر معاد را کار کنیم فقط معاد یاد نمی گیریم بلکه در یک بی زمانی وبی مکانی همین الان قرارمی گیریم وحجابهای ظلمانی ونورانی اش رفع می گردد.چرا؟چون همین حالا در بی نهایت هستیم .نگاهمان محدودمان کرده است .اگر منظر نگاهمان عوض شود به سمت بی کرانه .همین الان به بهشتمان وصل هستیم .اما چرا حاضر نیستیم .پیامبر می فرماید:الان قیامتی قائم.وحضرت علی (ع)می فرماید اگر الان قیامت شود بر یقین من اضافه نخواهد شد .پس معلوم است که این راه باز است .اما گاهی نگاهمان متمرکز جایی است که نمی گذارد ان وسعتی را که هستیم وارد شویم وحس کنیم . 
اهمیت بحث پیرامون معاد 
عرفای بزرگ می فرمایند:هیچ چیز در اصلاح نفس به اندازه یاد مرگ کار ساز وموثر نیست .یاد مرگ موجب فرونشاندن هوسهای وهمی میشود .از پیامبر وحضرت علی(علیهما سلام )داریم که یاد مرگ باعث می شود ارزوهای بلند از بین برود وبرعکس ارزوهای بلند حیات ابدی را از بین می برد.قران عامل مخلص شدن انبیاءرا خلوصشان نسبت به یاد قیامت معرفی می کند .در سوره مبارک (ص)ایه 46می فرماید:ما ان هارا خالص کردیم به جهت خلوص انها نسبت به یاد قیامت. 
دلایل وجود حساب وکتاب پس از مرگ 
الف)عدل الهی :ایا انها که در عرف فطری انسانها بد عمل می کنند وبه بدی دست می زنند (ان بدی که انسان عادی بد می داندچون اینجا هنوز بحث دین مطرح نیست)با انها که خوب عمل می کنند یکسانند؟ایا انتظار دارید ما که نظام را اینقدر منظم افریدیم (چون انسانها کم وبیش قبول دارند که خالق این جهان عالم حکیم است)ایا این نظام با این همه انظباط اجازه می دهد که صدام که این همه بی کناه را کشته با امام خمینی که این همه زحمت کشیده  مساوی هستند .حتی اگر صدام را صد تکه کنند یک بار خواهد مرد در مقابل این همه جنایت .باید شرایطی باشد که بشود صدام که این همه بی کناه را کشته جواب داده شود.پس باید معادی باشد تا بشود هم جواب صدام داده شود هم زحمات امام . 
ب)خدا حکیم است:خدای عالم کمال مطلق است یعنی مه کمالات را دارد .یکی از ان کمالات حکمت است پس خداحتما حکیم است وحکیم کار لغو انجام نمی دهد .حال اگر دنیا  را به ثمره ونهایتش نرساند که کارش لغو است .پس حتما از ان جهت که حکیم است برنامه به نهایت رساندن انسانها را حتما فراهم خواهد کرد