بسمه تعالی

کارگروه نبوت مرداد 93

قبل از مطالعه کتاب در زمینه نبوت، سعی کردیم مسئله را از جنبه فطری بررسی کنیم. در این جهت از چند روش استفاده کردیم.

در بحث شرح وظایف تعیین کردیم که باید ابتدا به مفاهیم پایه در مبحث مورد نظر برسیم. این مفاهیم و معارف را به محتوا تبدیل کرده و محتوا را به خروجی و محصول تبدیل کنیم.

در روش اول ابتدا چندین سوال اساسی در زمینه نبوت مطرح کردیم تا بتوانیم از پاسخ آنها به مفاهیم و محتوای اساسی و سپس قالب (داستان، بازی و ...) برسیم.

آیا ما در این هستی پهناور با این همه شگفتی به حال خود رها شده ایم؟

آیا آفرینش این عالم بیهوده بوده یا هدفی داشته است؟ اگر هدفی دارد آن هدف چیست؟ از چه راهی و چگونه باید به آن هدف رسید؟ آیا کسی به ما این هدف و راه رسیدن به آن را نشان می دهد؟

در این دنیا که نیروهای متعدد ما را به سوی خود می کشاند کدام نیرو و کشش ما را به سرانجامی نیکو می رساند؟

اگر بدون غرض و منطقی به این سوالات فکر کنیم پاسخی جز هدف دار بودن این عالم با این همه گستردگی و پیچیدگی به ذهن نمی رسد. مگر می شود این همه نظم در هستی تصادفی و بدون یک گرداننده باشد. گرداننده ای که هم علم به عالم هستی دارد و هم توانایی گرداندن و مدیریت آن را. (داستان پیرزن و گرداندن چرخ نخ ریسی)

حال هدف از این آفرینش چیست؟ حتما کسی که این عالم را مدیریت می کند وقتی این همه امکانات و وسایل در اختیار من قرار داده از من چیزی می خواهد. می خواهد کاری انجام دهم. وقتی می بینم این همه اسباب در عالم طبیعت همه برای استفاده من است و من توانایی استفاده از آنها را دارم شاید همان چیزی که از من می خواهد هدف خلقت این وسایل و اسباب باشد. (می توانیم وسایل مختف در اختیار کودک قرار بدهیم و از او بخواهیم با استفاده از وسایل به هدفی که برای او مشخص کرده ایم برسد)

این هدف چیست و چگونه باید به آن رسید؟

(تلاش کردیم برون دینی جواب دهیم اما بسیار سخت بود. شاید موفق نبوده باشیم.)

اگر عقلانی بپذیریم روح ما مجرد است یعنی از جنس این دنیای مادی نیست حتما نیازهای حقیقی روح هم غیر مادی است و باید در عالمی غیر مادی پاسخ داده شوند. انسان نیازهای درونی و روحی زیادی را در خود احساس می کند که در این عالم مادی پاسخگوی مناسبی برای آنها نمی یابد. مثل اینکه دوست ندارد بمیرد یا گاهی جسم او مانع بعضی کارهایی است که دوست دارد انجام دهد و ...

این نیازها کجا باید پاسخ داده شود؟نتیجه حقیقی اعمال و افکار هر روز ما چگونه داده می شود؟ این عالم مادی به علت محدودیت ظرفیت و قابلیت این را ندارد که نتیجه حقیقی اعمال ما در آن متجلی شود و یا به نیازهای روحی ما پاسخ کامل داده شود. پس باید عالم نامحدودی وجود داشته باشد که این قابلیت را داشته باشد.

سعادتمندی در آن عالم غیر مادی از طریق عمل صحیح در این عالم مادی می تواند هدف خلقت ما باشد. 

راه رسیدن به این هدف چیست؟

حتما گرداننده و مدیر این عالم راه مشخصی را برای رسیدن این هدف قرار داده است. او باید به ما بگوید کدام فکر و عمل است که موجب راحتی و آسودگی ما در عالم غیر مادی می شود. ما چگونه باید عمل کنیم که در عالم غیرمادی سعادتمند باشیم؟ او به عنوان مدیر عالم باید راه رسیدن به هدف را به ما نشان دهد وگرنه تمام این عالم هستی با همه مخلوقاتش بیهوده می شوند.

چگونه راه را به ما نشان می دهد؟

یا خود او باید این کار را انجام دهد یا واسطه هایی قرار دهد که راه صحیح رسیدن به هدف را به ما نشان دهند.هر حاکمی برای اداره قسمت های مختلف نمایندگانی را تعیین می کند و خود وظیفه دستور کار دادن به آنها و هماهنگی میان آنها را به عهده می گیرد. حتما درباره معرفی راه رسیدن به هدف نیز همین گونه باید باشد.

در میان دعوت های مختلفی که برای انسان در این عالم ماده وجود دارد تنها برخی از آنها هستند که انسان طالب حقیقت را به آرامش درونی و فطرت خود بازمی گردانند.

 روش دوم در ورود به بحث نبوت تا حدی درون دینی است. از مفاهیم دینی استفاده کرده ایم تا به چگونگی انتقال غیر مستقیم آنها به کودک برسیم.

ما سه هدایت کننده اصلی داریم:

قرآن، نبی، امام

قرآن به عنوان کتاب آسمانی در واقع دفترچه راهنما برای رسیدن به مقصود و هدف نهایی مورد نظر از خلق یک مخلوق توسط خالق آن است. هر چیزی برای استفاده صحیح از آن نیاز به اطلاعاتی دارد که فقط آفریننده آن آنها را می داند. انسان هم برای رسیدن به سعادت نیاز به راهنما دارد که درست و غلط را به او بفهماند و این راه درست را جز خالق او نمی داند. خالق به وسیله قرآن این اطلاعات را در اختیار انسان قرار داده است.

نبی

خالق ما در این عالم ما را رها نکرده و برای ما راهنمایانی از جنس بشر قرار داده است تا راه را برای رسیدن به مقصد به انسان نشان دهند. نبی همان قرآن عملی است. یعنی نبی انسانی است که حقیقتا به قرآن عمل می کند و انسان ها را نیز به عمل به قرآن دعوت می کند. در واقع قرآن هادی نظری و پیامبر هادی عملی است. نبی به وسیله سه ابزار فطرت عقل و الهامات الهی کار هدایت را انجام می دهد.

امام

امام جانشین نبی در نبود اوست که همه چیز از نبی به امام منتقل شده است. امام تقریبا همان ابزارهای هدایت نبی را برای هدایت بشر در اختیار دارد.

چند نکته که در طول مباحثه به آنها رسیدیم.

باید پیام مشترک انبیا را درک کنیم. باید روح پیام انبیا و روح حاکم بر مجموعه هدایت الهی را درک کنیم، و این روح معنایی را به کودک منتقل کنیم و او را در این معنا سیر دهیم.

اهداف رسالت انیبا علاوه بر سعادت اخروی، سعادت دنیایی نیز هست. با توجه به آیه 25 سوره حدید که می فرماید "لیقوم الناس بالقسط"

همواره و همیشه در برابر پیامبران دشمنان لجوجی بوده اند که غالبا افراد متمکن و خوش گذران بوده اند که قرآن در بسیاری از موارد به عنوان مترفین از آنها یاد کرده است.