پیشنهادات دوستان به صورت دسته بندی خدمتتان ارائه می گردد:
پرت کردن حواس کودک:
مثلا یک بازی دیگر، یک خوراکی خوشمزه ، بیرون رفتن ، یک داستان هیجانی که واژه های اولش او را کاملا میخوب کند و گریه را از یاد او ببرد!، ....
*یکی از راه های پرت کردن حواس بچه ها موقع بدخلقی یادآوریه یه خاطره شیرین از خودشونه
کوتاه نیامدن والدین:
- اگر در مواردى عادت به بهانه گیری دارند ، باید به شیوه های مختلف این عادت را از سرشان بیرون کنیم. شاید عادت کرده اند با بدخلقی به خواسته هاشان برسند، با دوسه بار جواب نگرفتن از راه بدخلقی و کوتاه نیامدن والدین ، این عادت بد از سرشان به لطف الهی خواهد افتاد.
- تجربه شخصی من در این مورد عدم توجه به بد خلقی کودک است.این قضیه نهایتا پنج دقیقه بیشتر طول نمیکشه.تو این پنج دقیقه ممکن است هر وسیله ای پرتاپ بشه.جیغ و گریه به صورت وحشتناک وجود داشته باشه.ولی بعد پنج دقیقه تمام میشود.البته چند تا نکته خیلی مهم وجود دارد: اول اینکه به شدت باید پدر و مادر قوی باشین اصلا هیچ توجه.حرکت و واکنشی انجام ندهید.دوم اینکه این روش با وجود پدر بزرگ ،مادر بزرگ،عمه و خاله های دلسوز اصلا قابل اجرا نیست.
در این روش بی توجهی اصلا مادر یا پدر نباید قیافه عصبانی به خودش بگیره.باید هم به صورت درونی و هم بیرونی خونسردی کامل داشته باشه.ی
-من وقتی پسرم باجیغ وگریه چیزی را میخواد از اون محیط دورش میکنم وبهش میگم تا جیغ وگریه ت تموم نشه به حرفت گوش نمیدم.وهرچه قدر گریه کنه تحمل میکنم.اکثر مواقع جواب میده.ومیدونه که تاوقتی گریه میکنه پاسخگوی نیازش نیستم.
یافتن عامل بهانه گیری و برطرف کردن آن:
- اگر مشکل مربوط به ناراحتی جسمی کودکان است آن را برطرف کرد مثلا کمبود بعضی از مواد در بدن بی حوصلگی و بدخلقی را به دنبال دارد.
- نتیجه یه تحقیق علمی درباره اثر مواد غذایی روی خلق و خو از نظر طب سنتی میخوندم یه نکته ی جالب رو اشاره کرده بود
اینکه کمبود آهن و ویتامین E و ویتامین های گروه B باعث بدخلقی،کلافه گی وکم حوصلگی میشه به خصوص در کودکان
و برای برطرف کردن اون، جوانه گندم و کلا غلات و حبوبات رو پیشنهاد کرده بود که اثر بسیار خوبی داره
-خستگی،یا بی خوابی میتواند علت آن باشدکه همه اینها را با کمی دقت میتوان متوجه شد.در این موارد نباید نیاز فرزند را نادیده گرفت وبه آن جواب نداد و این کار باعث بزرگتر شدن مشکل میشود.
*برای فرزند من که حدودا 2/5 ساله هست، بیشتر مواقع بهانه گیری های او به دلیل بیماری ، درد در آمدن دندانها، احساس محرومیت در بازی کردن با بچه هایی که در بازی او را از اسباب بازیها محروم کرده اند، احساس عدم توانایی در انجام برخی کارها و بازیها، گرسنگی، خواب آلودگی ، حوصله سر رفتن و احتیاج به تنوع و تفریح است .
صحبت کردن با کودک:
مثلا اگه هنگام بدخلقی یاد بدیم با هم صحبت کنیم مثلا شما از چی ناراحتی؟جواب:از اینکه امروز بستنی نخریدید.آهان پس معلوم میشه شما دوست داری هر روز بستنی بخوری ناقلا. جواب: بله شما از کجا فهمیدی؟ چون هم برای با امکانش نیست هر روز بستنی بخریم و هم اینکه پشت سر هم لطفی نداره اگه موافق باشی چند روز تو هفته مشخص کنیم برای خرید بستنی؟
البته بعضی بچه ها برای این روشا سرسختترند اما با تمرین میشه در بعضی موارد رامشون کرد.برای اینکه محبت ما فایده ای برای فرزندانمان داشته باشد باید یاد بگیریم که چگونه آن را با کلمات کوچکتری تقسیم کنیم تا لحظه لحظه به آنها کمک کند.حتی زمانی که عصبانی هستیم کلماتی را به کار ببریم که افراد مورد علاقه ما لطمه نزنه(بر گرفته از کتاب کودک خانواده انسان دکتر هایم جینات)
*
مراقبت رفتار فردی والدین:
-به قول بزرگی کودکان آیینه رفتارهای والدین هستند
پس هرگاه بخواهیم عکس العمل خود را در مقابل بدخلقی های کودکمان بدانیم کمی به خود بنگریم و ببینیم در چه مواقعی بهانه گیر و بدخلق می شویم .
و اصلا این کودک بهانه گیری را از چه کسی یاد گرفته و ما چه مواقعی و چگونه در زندگی مشترکمان غر میزنیم و بدخلقی می کنیم و بهانه گیری می کنیم.
تا هم علت و هم چگونگی بدخلقی کودکان دستمان بیاید هم زمان آن.
- باید صبر و حوصله داشته باشیم .کمترین بی حوصلگی ممکن است لطمه ایی به این امانات الهی وارد کند .
- هنگام بدخلقی اگر سکوت کنیم ولی در درونمان از فرزندان عصبانی باشیم بد خلقی او بیشتر میشود سکوتی موثر است که آرامش واقعی را در بر داشته باشد تا این آرامش به فرزندمان منتقل شود در حقیقت سکوتی که نه از سر بی توجهی باشد ونه از سر لج کردن.سکوت همراه با آرامش
- بچه هرچه بچه بزرگتر میشه مهارت مادرانه هم باید رشدکنه.1.تقوا و ایمان مادر2.کسب اطلاعات از منابع وکتب و سایتها
پیشگیری از بدخلقی:
بازی بهترین راه پیشگیری
- بازی با بچهها جلوی بهانههای انها را می گرد و خلق آنها را بالا می برد البته اگربازی بدو بدو مثل گرگم به هوا و..باشه بهتراست.
- یک نکته کلی اینکه واقعا بازی با بچه ها تاثیر فراوانی در خوش خلقی داره که البته بازی کردن معنای خودشو داره و همبازی بودن معنای خودش
ما اکثرا در بازی ها با بچه ها همراهی می کنیم اما همبازی نمی شیم و اصولا فکرمون هزارتا جای دیگه هم هست
اما یکبار بچه شدن و بازی کردن با بچه رو تجربه کنین ببینید چقد فرق داره
- بازی کردن در پیشگیری از بهانه گیری بچه خیلی موثره. من روزایی که از صبح با حوصله و بازی بازی با دختر سه سالم ارتباط میگیرم, تا آخر شب بهانه گیری هاش کمتره. نه اینکه داءم باش بازی های مختلف کنم, غذاخوردن و دستشویی رفتن و بقیه کارهاشو تبدیل می کنم به بازی. با دویدن و آواز خوندن و صدای بچه گانه درآوردن و...
جمع بندی برخی از دوستان:
جمع بندی 1:
برای بچه های زیر هفت سال که منطقشان، منطق امیری و بازی است، خیلی خوب میشه با استفاده از این دومنطق راه های بهانه گیری اش رو بست یا باهاش درست برخورد کرد. بچه خودش را پادشاهی می داند که پدرومادر خادمان او هستند و وظیفه دارند اوامرش را اجرا کنند. اگر این اوامر اجرا نشود اعمال قدرت این پادشاه با گریه و جیغ وپرخاشگری ولجاجت است. پس تا زمانی که خواسته های او معقول و منطقی است برایش انجام دهید، اگر به خواسته غیرمعقولی رسید، از راهکار "موافقت اولیه وتغییر در مسیر" استفاده کنید. تغییر درمسیر یا همان حواس پرتی یعنی از قلق بچه استفاده کنید و او را به چیز دیگری که موردعلاقه اش هست متمایل کنید. درنهایت اگر جواب نگرفتید از اصل "خاموشی و خونسردی" استفاده کنید. یعنی همون که خانم بیگی فرمودند.
جمع بندی 2:
به نظرمن چند نکته تو روابطمون با بچه ها حایز اهمیته:
1. محبت، کرامت و قاطعیتی که هممون در مورد اهمیتش تو تربیت شنیدیم و به ترتیب گفته شده دارای سهم بیشتری در مسایل تربیتی هستند .
2.بچه ها به تناسب رشد جسمیشون درک و فهمشون هم بالا میره و اگر از کودکی با شیوه خوبی با بد اخلاقیها شون که بخشی اش واقعا اقتضای سنشون برخورد شده باشه ، به مرور شخصیت ارامتر و با درک بیشتری از خودشون نشون میدن.
3.یادمون نره که صبر اصل اصلی در تربیته، خیلی وقتها نه گفتن های ما به کودک ،جایی که هیچ ضرورتی نداره نه گفته بشه (، ممکنه صرفا به خاطر بی حوصلگی یا مشغول بودن ما باشه) زمینه بد خلقی رو ایجاد میکنه، اگر از بچگی ، همون سنینی که بچه ها حرفهای مارو متوجه میشن ولی قدرت تکلم هنوز ندارن، سعی کنیم همه چیز رو براشون توضیح بدیم خیلی کمک میکنه ، مثلا اگر بچه یک سالتون رو چنگال به دست دیدید قبل از این که هول بشید و چنگال رو از دستش بکشید باآرامش بغلش کنید و همون طور که ارام چنگال رو ازش میگیرید یا چیزی رو که بیشتر دوست داره بهش میدید باهاش صحبت کنید که خطر داره و نگران فهم او نباشید.
4.بعضی اوقات ما ممکنه مشغولیت و یا کارهایی برای خودمون تعریف کنیم که انرژی ما رو ازمون بگیره و حوصله کافی برای بچه هامون نداشته باشیم ، مثلا من خودم اگر وسط روز مشغول خوندن سایتها و اخبار سیاسی بشم و خبرهای خوشایندی هم برام نداشته باشن تا چن ساعتی ذهنم مشغوله و در تعامل با فرزندانم بی حوصله ام.
5.و نکته اخر اینکه درسته که همبازی های هم جنس و هم سال واقعا نیاز بچه هان ولی بالاخره تمام روز که نمیتونن با هم باشن، پس نیازشون به خواهر و برادر را با فاصله سنی حداقلی که در توانتون هست، جدی بگیرید.
و اینکه هر چه در توانتون هست برای تربیت بچه اولتون صرف کنید چرا که فرزندان بعدیتون رفتارهای اورا الگو قرار میدن.یعنی هرچی با صبر و حوصله و صحبت کردن فرزند اول خودتون رو صبور بار بیاورید ، در ارام کردن فرزندان بعد موفق تر خواهید بود، انشاالله.
جمع بندی 3:
پرداختن به مسأله ای مثل بدخلقی و راه حل برخورد با آن، با توجه به 1- سن کودک 2- تیپ شخصیتی کودک( به عبارتی مزاج روح کودک) 3- مزاج جسم کودک 4- شرایط محیطی کودک و... می تواند متفاوت باشد.
?برای مثال بدخلقی یک کودک 2-3 ساله ویژگی سن او محسوب می شود. یا کج خلقی دایمی در برخی تیپهای شخصیتی و مزاجهای جسمی یکی از ویژگیهای مخصوص این تیپ یا مزاج است.
پس اگر تشخیص و راه حل رفتار با بدخلقی های مقطعی و موردی را در بعضی بچه ها کنار بگذاریم در مورد کودکانی که دایما بدخلق به نظر می رسند باید موارد زیر را یکی یکی از نظر گذارند تا علت کج خلقی کودک را کشف نمود و مساله را به طور ریشه ای حل کرد:
1- کودک را از نظر جسمی مورد بررسی قرار دهیم، ممکن است یک کم خونی ساده یا کمبود برخی ویتامین ها کودکمان را بدخلق نموده باشد که با درمانهای ساده ای که وجود دارد تاثیر شگفت انگیز درمان را در خلق کودک خواهید دید.
2- با مشاوره با کارشناسان روان شناسی و طب سنتی، تیپ شخصیتی کودک و مزاج او را تشخیص دهیم. اگر شناخت درستی نسبت به کودک وجود داشته باشد و ما بسیاری از رفتارهای کودکمان را ذاتی او بدانیم گام بزرگی در رفتار درست و صبورانه با او برداشته ایم ضمن اینکه با بازیهای مخصوص این تیپ یا تغذیه خاص این مزاج تا حدود زیادی می توان او را به تعادل نزدیک نمود و مشکلات اخلاقی اش را کمرنگ کرد.
3- کودکان هر چه بزرگتر می شوند خصوصا از سنین 3 به بالا، هر چقدر هم برایشان وقت صرف کنیم و همبازیشان شویم باز هم به همبازیهایی از جنس و سن خودشان احتیاج دارند، اگر چه همبازی جایگزین بازی پدر و مادر با کودک نمی شود اما جایگاه مهمی در شکل گیری بسیاری از نقاط قوت شخصیتی و به تعادل رسیدن کودک دارد. بیکاری یکی از بزرگترین علل بدخلقی در کودکان است. مگر یک مادر چقدر می تواند با کودکش بازی کند اما دو کودک بعضا تا 10 ساعت بدون خستگی بازی میکنند. البته همانطور که دوستان نیز اشاره داشتند دوران، دوران قحطی همبازی با شرایط مناسب است. همبازی خوب حداقل باید همجنس، همسن و مطابق شرایط فرهنگی و خانوادگی ما باشد. اما به قول دوستان اگر ما آن را مثل نان شب برای کودک واجب بدانیم با توسل و توکل این رزق را برای او فراهم می آوریم.
4- از نقش دعا، به همراه داشتن برخی از حرزها و خواندن اذان در گوش کودک که اتفاقا مورد علاقه کودکان هم هست غافل نشوید. بسیاری از مشکلات ما برای حل شدن منتظر یک دعای با دل شکسته اند. در مورد اذان نیز در روایات اشاره شده که اگر در گوش انسان بدخلق خوانده شود او را آرام میکند.
5- و نکته آخر این که بایستی تربیت را امری کاملا تدریجی دانست و از هر گونه شتاب و عجله و زود به محصول رسیدن پرهیز نمود، شاید حوصله و صبر شما بوده که خداوند یکی از بنده هایش را برای تربیت و یاری رساندن به ولی اش در روی زمین به شما سپرده است، پس اوقات صبوریتان را قدر بدانید، نقطه ضعف و برگ برنده در این مورد به کودک ندهید و مطمئن باشید صبر شما تاثیر عجیبی در ایجاد زمینه صبر و تحمل مشکلات در کودک خواهد داشت.
جمع بندی 4:
به نظر بنده هم منشأ کم حوصلگی یا پرخاشگری کودکان دو عامل است ؛ جسمی و روحی (همچون ما بزرگترها) که جسمی آن اعم از گرسنگی، تشنگی، خستگی، خواب، بیماری و حتی دستشویی داشتن، نبود هوا و نور مناسب در آن مکان و یا شلوغی مکان و ...
و روحی آن ؛ نبود هم بازی، کم حوصلگی، عجول بودن ، بی محبتی به او و گاهی محبت زیاد به او و ...
اما راه های مواجهه با آن را دوستان بیان کردند و چند مورد دیگر هم به ذهن بنده میرسد
1- به قول مادر با تجربه ایی که می گفت هر گاه خواستید در برابر رفتار کودکتان رفتار مناسبی داشته باشید مرتباً ذکر « اهدنا الصراط المستقیم » را زمزمه کنید و هر گاه هر رفتار ناپسندی را دیدید چشمانتان را ببندید و ذکر« یا ستار العیوب» و «یا هادی و یا رب» را بگویید که چون به ستاریت و هدایت و تربیت خداوند پناه برده اید خود خدا آن مشکل اخلاقی را برطرف میکند و در دستگاه تربیت، شما خود را هیچ کاره تصور کردید و یقیناً سنگهای مسیر تربیت از جلوی پایتان برداشته خواهد شد.
2- وقت گذاری زیاد مادر برای کودکانش اعم از کمتر با تلفن حرف زدن، کمتر درگیر موبایل و کامپیوتر و تلویزیون شدن ( نامحرمانی که وارد زندگی ما شدند و ما و فرزندانمان را از هم جدا کردند حتی سر سفره غذا!)،
محدود کردن هر نوع تحصیلاتی که انسان را در لوای یک سیستمی ببرد که خودش تصمیم گیرنده برای زندگی و اوقاتش نباشد،
محدود کردن شغلهای بیرون از منزل با این نگاه که 6 یا7 سال تربیت و دوشادوش فرزند حرکت کردن و 60 سال گارانتی کردن و ...
3- اگر در منزل هستید یک آب تنی حسابی در حمام یا حیاط یا ایوان منزل
4- گفتن یه قصه جالب از کودکی خودتون یا پدرش با هیجان و لحن کودکانه
5- تغییر لحن به لحن کودکانه و تقلید از کودک و خواسته خیلی غیرمنطقی از او کردن ( البته مراقب رفتاری که درونش بدآموزی داشته باشد هم باشید)
مثل اینکه اگر بیرون منزل هستید و کودک بگوید الا و لابد الان فلان ماشین را میخوام برام بخرید و تمام مغازه ها هم بسته اند شما هم با لحن کودکانه به پدرش بگویید منم الان میخوام بابا ماشینمونا روی سرش بذاره و باهم برید زیر ماشین را سعی کنید بلند کنید و بذارید روی سر بابا !?? البته پدر هم در اجرای نمایش کمک کند و ...
کلاً جَو عوض میشه و جای گریه را قهقهه های دلبندتان پر میکند.
6- حرف هایش را خوب گوش کنید و دل به دلش بدهید یعنی رفتاراً به حرف او گوش بدهید تا در مواقع خاص هم او «رفتار» گوش کردن از خود نشان دهد نه مرتبا بگویید «به حرفم گوش کن! یا اگه گوش ندی فلان کار را نمیکنم یا منم به حرفت گوش نمیدم و ...»
«کمتر حرف بزنیم بیشتر عمل کنیم بچه میبیند و تقلید میکند ، نمی شنود»
7- فاصله سنی فرزندانمان را کم کنیم تا اگر با محدودیت هم بازی مواجه شدیم لااقل کودکان در منزل با هم بازی کنند «
بزرگسال و کودکی که غر میزند و بهانه میگیرد به خاطر بیکاری است» باید دست او را بند کاری کرد به بازی یا هم بازی
8- او را در معرض هوای تازه قرار دهید یا به حیاط منزل بروید( آنچه یافت مینشود آنم آرزوست) یا به پشتبام منزلتان بروید یا تا سر کوچه بروید و برگردید کلا محیط را عوض کنید.
9- قدر لحظات با هم بودنمان را بدانیم « خیلی زود دیر میشود»
قدر این عطیه های الهی را بدانیم .
قدر مادری مان را بدانیم.
بدانیم که با دستان ما، عقده ها و گره های شخصیت ابریشم گونه کودکمان باز خواهد شد
پس قدر کم حوصلگی و کم خلقی (نه بدخلقی) کودکانمان را بدانیم و بدانیم که اگر این از خصیّه اخلاقیِ ذاتیِ اوست و تا چهل سالگی باید با تهذیب های نفس کمرشکن آن را از روح خود بزداید ما کوچکترین و کمترین اثر را در مجاهده با نفسش خواهیم داشت.
طرز تهیه کودک لوس
- اگر دو سال اول زندگی فرزندتان او را از ترس بغلی شدن به اندازه کافی بغل نکنید و اجازه دهید نیاز خود را با گریه اعلام کند به او می آموزید تنها راه رسیدن به خواسته هایش این است که دست به مانور بزند.
- اگر در جمع، موقع خرید، زمانی که مهمان دارید از ترس جیغ و داد فرزندتان به او باج بدهید تا ساکت بماند.
- اگر فرزندتان را تشویق به کتک زدن بقیه کنید و افتخار کنید فرزندتان دفاع از خود را آموخته و در آینده از پس خود بر می آید.
- اگر فرزندتان به حقوق بقیه تجاوز می کند و شما جلوی او را نمی گیرید.
- اگر به کارهای اشتباه فرزندتان مانند فحش دادن، گاز گرفتن، زدن، میخندید و آنرا شیرین کاری می دانید.
- اگر به فرزندتان نه می گویید و او جیغ میزند خودزنی میکند و شما تغییر عقیده می دهید.
- اگر والدین سخت گیری هستید و فرزندتان برای رسیدن به خواسته هایش مجبور است دست به مانور بزند.
- اگر تصمیم به انجام روش تربیتی میگیرید مانند جدا کردن جای خواب فرزندتان، گرفتن پستونک یا شیر شب، یا مهد کودک رفتن کودک (جز روزهای اول) و با گریه کودک کوتاه می آیید.
- وقتی به جای توجه دادن به فرزندتان، به بهانه تلفن حرف زدن، پای کامپیوتر بودن، کار کردن، زندگی فرزندتان را با اسباب بازی های گرانقیمت پر می کنید و به او باج میدهید که سراغ شما نیاید. و چون محبت با اسباب بازی جایگزین نمیشود فرزندتان بیشتر و بیشتر میخواد و هرگز راضی نمیشود.
- وقتی یکی از والدین تنبیه میکند و همان لحظه دیگری دخالت کرده طرف کودک را میگیرد و به او محبت میکند.
- زمانی که به خواسته کودک عمل میکنیم و دفعه بعد به خاطر همان خواسته دعوایش میکنیم. مثلا در آغوشش میگیریم دفعه بعد داد میزنیم اه ولم کن چقدر اویزون من میشی!
- وقتی برای انجام کارهای فرزندانمان غر میزنیم منت میگذاریم و آنها را غرغرو طلبکار ناراضی بار می آوریم.
- وقتی از ترس لوس شدن کودک، خواسته های کودک را براورده نمیکنیم تا کودکمان به گریه بیافتد.
یادمان باشد باج دادن به کودک یعنی پاداش در مقابل کاری اشتباه، که باعث لوس شدن کودک میشود، نه محبت و در آغوش گرفتن و پاداش در مقابل کار خوب
به بهانه لوس شدن فرزندمان را از آغوش خود و جایزه گرفتن محروم کنیم
یادداشت استاد بر متن ارسالی:
با تشکر بخاطر متنی که لطف کردند. و تذکر یک نکته در قسمتی از متن ممکن است القای رفتاری نادرست نماید که متذکر میشوم.
انجا که به جهت «صحیحی» کودک مورد تنبیه «صحیح» قرار میگیرد در واقع تنبیه نوعی محرومیت موقت از قسمتی از محبت ظاهریست و اگر در این حالت والدین همزمان او را محروم کنند کودک بی پناه میماند و با تکرار ان ناچار به دنبال پناهگاهی خارج از خانه خواهد بود
پس اگر مادر تنبیه میکند پدر راه را برای پناه بردن کودک باز بگذارد و بالعکس اگر پدر تنبیه میکند مادر راه پناه اوردن را باز بگذارد. البته نه به این معنا که از او دفاع کند بلکه توضیح دهد مادر یا پدر به این علت این کار را انجام داد و خوب است رفتارت اینگونه باشد تنبیه همزمان والدین حس بی پناهی را به کودک منتقل میکند.