| ||
مطلب مورد بحث: 4 صفحه ازجلسه هشتم هم اندیشی حکمت 6 نهج البلاغه خلاصه مباحثه علمی: سوال1: تصور ما از مفهوم وهم، تصور و خیال بود در حالیکه در اینجا وهم، مدرک مفاهیم جزئی معرفی شده است! پاسخ: هر اصطلاحی در هر علمی ممکن است معنای خاصی داشته باشد معنای وهم در عرفان با معنای آن در فلسفه متفاوت است سوال2: اینکه کودک ما در یک سنی میتواند برخی از مفاهیم کلی را درک کند، آیا همیشه به این معنا است که در حیوانیت و درک مفاهیم جزئی رشد کرده است؟ پاسخ: گاهی رشد کرده و می تواند مفهوم کلی را درک کند اما گاهی هنوز هم نتوانسته انتزاع کند بلکه با دید کلی تری به آن مفهوم نگریسته و توانسته است با این نگاه ، آن مفهوم کلی را به صورت جزئی درک کند: مثل کودکی که مفهوم شهر را نمی فهمد و مثلا در قم می پرسد تهران کجا است. او را به خانه پدربزرگش در تهران می بریم می گوید اینجا که تهران نیست خانه پدربزرگ است! او را به خیابان می بریم می گوید اینجا که خیابان است پس تهران کجا است؟ تا زمانی که او را سوار بر هواپیما کنیم و از بالا تهران را به او نشان دهیم و او با دیدن شهر تهران از بالا مفهوم کلی تهران را درک کند: در واقع در این مثال ، هیچ انتزاع و تحلیلی رخ نداده و مفهوم کلی تهران با دیدن آن: این تهران است! درک شده.
سوال3: فرق قیاس و انتزاع چیست؟ پاسخ: در قیاس با وهم می توان بین مفاهیم جزئی و کمیت ها مقایسه و محاسبه کرد و هیچ انتزاع و تحلیلی وجود ندارد اما در انتزاع، از کنار هم قرار دادن چند مفهوم جزئی و کلی ، یک تحلیل عقلی انجام می گیرد و کمیتی در میان نیست
سایرمطالب: حکمت6 نهج البلاغه:وَ قالَ عَلَیْهِ السَّلامُ: صَدْرُ الْعاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ، وَ الْبَشاشَةُ صَدْرُ الْعاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ: *همانگونه که انسان ها اشیای قیمتی خود را پنهان می دارند ، انسان عاقل، سر خود را مخفی نگاه می دارد؛ چرا که اگر به دوستانش بگوید موجب ناراحتی آنها است و اگر به دشمنانش بگوید آبرویش ریخته شده است *همانگونه که سر خود را پنهان می دارید؛ دنبال سر دیگران هم نباشید و تجسس نکنید وَ الْبَشاشَةُ حِبالَةُ الْمَوَدَّةِ: *در ارتباط با فراز قبل؛ کسی که خوشرو نیست و عصبانی می شود در حقیقت عیوبش که جزء اسرار او هستند آشکار می شود و وجهه ی اجتماعی خودش از بین می رود *خوشرویی و بشاشت دام محبت است و دیگران را اسیر دام محبت انسان می کند حتی اگر گریزان باشند! *بشاشت شامل مصافحه، اظهار مسرت از هم صحبتی و دیدار طرف مقابل و ... وَ الاِْحْتِمالُ قَبْرُ الْعُیُـوب: *خویشتن داری و تحمل ناراحتی ها گورستان عیب ها است و عیب ها را دفن می کند و اسرار را پنهان می دارد وَالْمُسالَمَةُ خِباءُ الْعُیُوبِ: * خباء: خیمه و وسیله پوشش *خوشرفتاری با دیگران و مسالمت با آنها پوشاننده عیوب است وَ مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السّاخِطُ عَلَیْهِ * انسان از خود راضی از دیگران توقع احترام زیاد دارد و به همین دلیل نسبت به مردم بدبین می شود و بی اعتنایی او سبب خشمگین شدن مردم می شود
** برداشت هایی از کتاب پیام امیرالمومنین ج12 آیت الله مکارم شیرازی [ یکشنبه 95/5/24 ] [ 6:0 عصر ] [ کارگروه نهج البلاغه ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |