| ||
بسمه تعالی فرم صورت جلسه کارگروه ها
نام کارگروه : عترت تاریخ: 30/9/95 مطلب مورد بحث:(منبع بحث،تعداد صفحات):طرح کلی جلسه ی 5.مبانی نظری نبوت و امامت از ص 85 تا97 خلاصه مباحثه ی علمی: طرح کلی: در مورد ایمان باید گفت که ایمان یک امر تعهد آور برای همیشه و همه جا ست. آیه قرآن صراحتا به این نکته اشاره میکند: کسانی که گاهی منافعشان با دین در تضاد است دین را نمی خواهند مومن نیستند. چرا که به نقل قرآن کریم یا در قلوبشان بیماری است(هوا و هوس،جهل و غرور،نفاق و..)یا در دین شک کرده اند و یا میترسند که خداوند و پیامبرش به آنمها ظلم کنند که اگر کسی در این مقام قرار بگیرد منکر و کافر است.آنها به خودشان و به حقیقت و به بشریت ظلم میکنند.بلکه مومنین طبق ایه ی 52 سوره ی مبارکه نور کسانی هستد که وقتی سخن پیامبر را فهمیدند اطاعت میکنند و به مقصد خود میرسند آنان کسانی هستند که در برابر مقام ربوبی خشیت دارند و تقوا پیشه میکنند.در نهایت این وعده ی اللهی است که برای مومنین محقق میشود.آنها را در زمین مستقر و مستخلف میکنیم با همان دینی که داشتند و به آنها امنیت میدهیم تا ... بتوانند تمام مراحل کمال و انسانیت خود را طی کنند. کتاب مبانی: بحث امامت در قرآن با توجه به آیه ی124 سوره مبارکه بقره آغاز شد.آیه ای که در مورد امامت حضرت ابراهیم و ذریه ی آن حضرت است.از آیه ی مربوطه چند مورد را میتوان استفاده کرد: 1-آیه ی فوق پس از ابتلای حضرت به امتحانات متعدد نظیر ذبح فرزند،انداختن حضرت به آتش ومهاجرت ایشان از شام به مدین و در اواخر عمر ایشان نازل شد. 2-حضرت ابراهیم نبی بوده است. 3-حضرت این مقام را برای فرزندان خود تقاضا میکند چون متوجه ارزش این مقام برای هدایت انسانهاست. 4-خداوند اجابت دعای حضرت ابراهیم را مشروط بر ظالم نبودن فرزندانشان میکند.آنانی که از ابتدای عمر تا آخر نه به خود ونه به دیگران و نه به خداوند ظلم نمیکنند. 5-از واژه ی( جعل) استفاده میشود که امامت یک منصب موهبتی است نه اکتسابی و چون این مقام اکتسابی نیست پس عصمت که لازمه ی امامت است هم،اکتسابی نیست. امامت از منظر حدیث:(شرایط امامت) 1-علم امام: تنها کسی میتواند امام باشد که برخوردار از هدایت ذاتی و علم لدنی است چرا که اگر امام علمش را تدریجا به دست بیاورد،به همان اندازه که از برخی ابعاد علم بی بهره است انسانها را در گمراهی قرار میدهد. 2-عصمت امام:امام باید از جهت دریافت حقایق از منبع وحی،فهم و تلقی حقایق،اعلام و عمل به حقایق معصوم باشد.زیرا اساساتا عصمت امام تضمین نشود،اعتماد و اطمینان که شرط اساسی هدایت حقیقی فرد و جامعه است عملی نمیشود. نکته:عصمت امام اختیار را از او ساقط نمیکند،چون محور عصمت امام علم یقینی و شهودی اوست.به عبارت دیگر چون امام زشتی گناه را درک کرده گناه نمیکند و عظمت امام به ماندن در این مقام است و وسیله ی حفظ او از لغزشها عبادات و مناجات های اوست.استغفار امام به خاطر دفع گناه است نه برای رفع گناه که گمان کنیم امام مرتکب گناهی است و از آن استغفار میکند. 3- انتصابی بودن امام:از آنجا که امام باید معصوم باشد و افضل مردم در نتیجه تشخیص او از جانب مردم امکان پذیر نیست چرا که امام از نظر قدر وشان و منزلت بالاتر از آن است که عقل مردم به آن برسد. [ دوشنبه 95/9/29 ] [ 9:0 صبح ] [ کارگروه عترت ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |