جلسه دوم مباحثه

مطالعه قسمتی از کتاب نبوت شهید مطهری با موضوع اثبات نبی :

نبوت به عنوان یکی از اصول 5 گانه دین ما مطرح است.

تعریف نبوت : گروهی که واسطه بین خدا و سایر انسان ها هاستند و دستورهای خدا را به آنها منتقل می کنند.

سوال ها و مباحث اصلی در مبحث نبوت

1.اساسا مردم به چنین چیزی نیاز دارند که دستورهایی از جانب خدا به آنها برسد؟

2.اگر این نیاز هست از چه جنسی است. جهت سعادتمندی زندگی اجتماعی یا زندگی خروی یا هر دو؟

3.گرفتن این دستورها از طریق وحی است. وحی چیست؟

4.معجزه چیست؟ آیا موضوعی علمی است یا غیرعلمی؟

پاسخ سوال اول :

1.اساسا مردم به چنین چیزی نیاز دارند که دستورهایی از جانب خدا به آنها برسد؟

اگر ما آخرت و زندگی پس از مرگ را بپذیریم عقل و علم بشر برای تشخیص اینکه چه چیز باعث سعادت و شقاوت اخروی می شود کافی نیست. مسئله چگونگی مرگ و آنچه بعد از آن اتفلق می افتد جزء مجهولات بشر است و درباره آن اطلاعات علمی ندارد. پس وجود نبی به عنوان شخص با خبر از عالم پس از مرگ برای تعیین درست و نادرست بودن اعمال در این دنیا و معرفی آنچه موجب سعادتمندی و عدم سعادتمندی در آخرت می شود ضروری است.

پاسخ سوال دوم :

2.اگر این نیاز هست از چه جنسی است. جهت سعادتمندی زندگی اجتماعی یا زندگی خروی یا هر دو؟

اهداف پیامبران از نظر قرآن هم اخروی است و هم دنیوی. آیه 25 سوره حدید بیان می کند که از ملزومات زندگی بشر برپایی عدالت اجتماعی است و لازمه تحقق عدالت اجتماعی وجد پیامبران است.

بررسی مسئله نیاز به نبی از نظر مطالعات اجتماعی :

زندگی بشر باید اجتماعی باشد. یعنی انسان ها بدون همکاری یکدیگر نمی توانند زندگی کنند اما به حکم غریزه اجبار ندارند که زندگی شان اجتماعی باشد.

حیوانات به طور غریزی این اجبار را در زندگی اجتماعی دارند. یعنی در طول زندگی خود یک وظیفه خاص دارند که اجبارا باید آن را انجام دهند. نیاز به تعلیم و تربیت هم ندارند.

بشر بادید در اجتماع زندگی کند اما چون مختار و عاقل است باید روش زندگی در اجتماع را خودش فکر کند و انتخاب کند. به همین دلیل هم امکان تخلف دارد.

بشر به حکم غریزه حب ذات و قائم به منفعت خودش است نه منفعت اجتماع. به طور ذاتی نفع خود را به نفع اجتماع ترجیح می دهد. مصلحت اجتماع را نه خوب تشخیص می دهد و نه به فرض تشخیص دادن رعایت می کند.

دلیل آمدن پیامبران :

1.انسان به یک رهبری نیاز دارد که او را به به سوی مصلحت اجتماعی هدایت کند. در واقع مصلحت اجتماع را به او معرفی کند، که پیامبر این کار را انجام می دهد.

2.نیاز به یک قدرت حاکم بر وجودش دارد که به سوی مصلحت اجتماع حرکت کند، که پیامبر با تسلط قدرتی به نام "ایمان" بر وجود بشر که به حکم این قدرت مصالح اجتماعی را اجرا می کند.

همین تمدن و مقدار انسانیت کنونی که بشر دارد مدیون و میراث تعلیمات دینی و کتاب های آسمانی پیامبران است وگرنه تا کنون انسان ها یکدیگر را خورده بودند. دنیا حکم جنگلی را پیدا می کرد که انواع حیوانات وحشی و غیر وحشی در آن وجود داشتند و قوی تر قطعا ضعیف تر را از میان می برد.

این دو هدف اصلی ارسال پیامبران است : سعادت اخروی و سعادت زندگی اجتماعی

همان دلایلی که در بحث ضرورت دین هم مطرح می شود