| ||
باسمه تعالی جلسه معاد 94/2/6 انسان یک تن دارد و یک من ? که حقیقت او همان ( من ) یا ( نفس) اوست و همه ی ادراکات او مربوط و مخصوص نفس است.2) در موقع خواب دیدن و رویا ? به خصوص در رویای صادقه? در عین اینکه بدن و جسم ما در رختخواب است? خود ما در صحنه هایی حاضر میشویم که بعدا همان صحنه ها در عالم ماده حادث میگردد.یعنی ما بدون این جسم و بدن در صحنه هایی واقعی حاضر میشویم .3) ( تن) در قبضه ی ( من) است و در حقیقت انسان دخالت ندارد.به همین جهت هم ( تن) انسان از حالات و تاثرات نفس متاثر میشود.4) ( نفس) چون بدون بدن میتواند ادراک داشته باشد و حتی بهتر از بدن حوادث رادرک میکند و حوادثی را میبیند که هنوز چشم بدنی انها را ندیده ? پس بدن انسان نقشی در حیات انسان نداشته و نفس? بدون بدن زنده تر است و حتی میبیند که می میرد. 5) نفس انسان از طریق به کار بردن ( تن ) کامل میشود و به همین جهت هم نفس? بدن را تکوینا دوست دارد و از خودش میداند و با این حال چون به کمالات لازم خود رسید ( تن) را رها میکند ? و علت مرگ طبیعی هم همین است که ( روح) تن را رها میکند.6) نفس انسانی فوق زمان و مکان است و در همین راستا است که در بدن ? مکان برایش مطرح نیست.و در عین اینکه حضور ( کامل) در بدن دارد? در مکان خاصی از بدن جای ندارد? زیرا مجرد از ماده است.7) همچنان که ( نفس) باطن ( تن) است ? ( عالم برزخ) هم باطن ( عالم ماده) است و در هنگام مرگ انسان? زمین? ( قبر تن) وبرزخ? ( قبر من یا نفس) خواهد بود.
[ سه شنبه 94/3/19 ] [ 12:29 عصر ] [ کارگروه معاد ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |