| ||
بسم الله الرحمن الرحیم جلسه 14 تاریخ جلسه :1394/1/25 محتوای جلسه : بحث تربیتی: در قسمتی از کتاب "من دیگر ما" نوشته محسن عباسی ولدی درباره محبت به فرزندان آمده: شاید فرزندان شما مرتب بودن خانه و لباسهایشان و نیز آماده بودن غذا در هر وعده را، بعنوان محبت خیلی درک نکنند. محبت برای آنها بیشتر جنبه زبانی و ارتباطی مهربانانه و بازیهای شاد با آنهاست. پس مدام آنها را با کلمات محبت آمیز سیراب کنید و یا وقتی به مدرسه می روند آنها را بدرقه کنید و به آنها بگویید که تا برگردد منتظرش هستید و هنگامی که به منزل میآید با اشتیاق به استقبال او بروید. مطمئن باشید که با چنین رفتاری او از شما حرف شنوی پیدا می کند. نتیجه تحقیق درمورد تفاوت کلمات حمد و شکر و ثنا: در کتاب "آشنایی با قرآن" شهید مطهری، جلد 1و 2 اینگونه آمده است: شکر به معنی سپاسگذاری و حمد به معنی مدح و ستایش و شکر و سپاسداری حمد شامل سه عنصر است : 1- ستایش 2- سپاس 3- پرستش حمد نه مدح خالص است و نه سپاسگذاری خالص. پس چیست ؟ اگر هر دو را باهم ترکیب کنیم معنی حمد می شود. یعنی مقامی که هم لایق ستایش است به دلیل عظمت و جلال و حسن و کمال که دارد و هم لایق سپاس گذاری است به دلیل احسانها و نیکی ها که از ناحیه او به ما رسیده است. در مفردات راغب آمده است: حمد اخص از مدح و اعم از شکر است. مدح بااختیار از انسان سر میزند و گاهی انسان به خاطر قد رعنا و زیبایی چهرهاش مدح میشود، همانطور که برای بخشش مال و سخاوت و علم ستایش میگردد. اما حمد فقط در مورد بخشش و سخاوت و علم به کار میرود و شکر فقط در مقابل نعمت به جای آورده می شود. پس هر شکری حمد است و هرحمدی شکر نیست. و هر حمدی نیز مدح است اما هر مدحی حمد نمیباشد. شکر: تصور نمودن نعمت و اظهار آن. ... در مقابل شکر واژه ی کفر قرار دارد که به معنایی فراموش کردن نعمتو مخفی نگه داشتن آن می باشد. ...شکر بر سه گونه است: اول: شکر قلبی که همان تصور کردن نعمت است. دوم: شکر زبانی که به معنای حمد و ثناء منعم می باشد. سوم: شکر سایر جوارح یعنی پاداش نعمت دادن و جبران آن به اندازه ی شایستگی و لیاقتش. در تفسیر بشارت از استاد ذوفقاری ذیل تفسیر "الحمدلله رب العالمین" آمده است: به زبان پارسی حمد و مدح هر دو ستایش است ولی در لغت عرب حمد، آن ستایش است که در برابر نکوهش(ذم) به کار میرود و مدح در مقابل هجا و بدگویی است. و شکر نقیض کفران است و مخصوص نعمت هاست. پس حمد کارنیک را ستودن است و مدح وصف نیک برشمردن. حمد برای کسی به کار میرود که از روی اختیار نیکویی کند و مدح نثار کسی یا چیزی میشود که یا به طور خدادادی صاحب جمال است یا خود آن را بهدست آورده است. پس دامنهی مدح وسیعتر است؛ چه، حمد به هنر تعلق میگیرد و مدح به زیبایی. الحمدلله ذکری است که در مقام ستایش خداوند هیچ کم ندارد و همه ی انواع ستایش را دربرمیگیرد و ذکری جامع است در ستایش خدا که موجب خشنودی او میشود. [ پنج شنبه 94/4/11 ] [ 6:31 عصر ] [ کارگروه معارف صحیفه سجادیه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم جلسه 11 تاریخ جلسه: 11/12/1393 محتوای جلسه: در ادامه بحث شیطان در صحیفه سجادیه و به عنوان جمعبندی آن بحث عنوان شد: در مقابل مکر شیطان حواسمان باید فقط به خدا باشد. تنها راه دورکردن شیطان برقرار کردن رابطه با خدا و تذکر و حفظ این رابطه است. [ جمعه 94/3/29 ] [ 5:7 عصر ] [ کارگروه معارف صحیفه سجادیه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم جلسه 10 تاریخ جلسه : 1393/11/5 مکان جلسه : حکمتسرا - باحضور استاد دوستانی موضوع جلسه: امیری فرزند در هفت سال اول گزارش و محتوای جلسه: استاد جلسه را این گونه آغاز کردند: اگر یکبار سوره توحید را بخوانید و سه بار صلوات بفرستید و سپس قرآن را باز کنید، آیاتی که میآید گویی همین الان بر شما نازل شده و خدا دارد با شما حرف می زند. با این توضیح قرآن را باز کردند و آیه 52 سوره طه آمد که میفرماید: "موسی گفت: علم و دانش به آنان در کتابی نزد پروردگار من است که پروردگارم نه اشتباه می کند و نه از یاد می برد." و این در جواب فرعون بود که وقتی پرسید رب تو کیست و موسی فرمود رب من آن است که همه چیز را خلق کرد و سپس هدایت نمود، گفت پس امتهای پیشین وضعشان چگونه است؟ استاد فرمودند که نکته این آیه برای جمع حاضر به نظر بنده این است که ما نباید دغدغهمان در مورد فرزندانمان این باشد که آیا چه کسی به دادشان میرسد و عاقبتشان چه میشود؟ بلکه درحدی دغدغه داشته باشیم و مواظب باشیم که وظیفهمان را در قبالشان بفهمیم و انجام دهیم. ما اغلب دغدغه نتیجه را داریم تا دغدغه انجام وظیفه خودمان را! در حالیکه خدا در این آیه از زبان موسی خطاب به فرعون صریحاً به ما میگوید که اینکه بقیه مخلوقات خدا چطور هدایت میشوند دخالتش به شما نیامده، علمش نزد خداست و خدا هیچکس را فراموش یا گم نمیکند و همه را به نوعی هدایت میکند. [ جمعه 94/3/29 ] [ 9:26 صبح ] [ کارگروه معارف صحیفه سجادیه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم جلسه 9 تاریخ جلسه : 1393/11/28 محتوای جلسه : جلسه امروز با یک صلوات آغاز شد که در روایت است معادل 10000 صلوات معمولی است: "صلوات الله و صلوات ملائکته و انبیائه و رسله و جمیع خلقه علی محمد و آل محمد و السلام علیه و علیهم و رحمـه الله و برکاته." سپس پیرو سوالی که در جلسه هفتم مطرح شد در مورد تفاوت حس انجام کار و وظیفه و توانایی صحبت شد و بیان شد که حس ما درگیر بین هوای نفس و عقل است، همان مبارزه جنود شیطان ورحمان در مملکت وجود که امام رحمه الله علیه در حدیث اول میفرمایند. پس وقتی حسمان به ما گفت کاری را انجام دهیم یا ترک کنیم، باید ببینیم این حس همان هوای نفس است یا یک اتفاق عقلانی است. خدا در قرآن میفرماید: "ان الانسان علی نفسه بصیره و لوالقی معاذیره." پس هرکس خودش میتواند بفهمد که درگیر هوای نفس است و دارد بهانه میتراشد یا وظیفه را با عقلش شناخته. [ جمعه 94/3/8 ] [ 6:35 عصر ] [ کارگروه معارف صحیفه سجادیه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم جلسه 8 تاریخ جلسه: 21/11/93 محتوای جلسه: در این جلسه قرار ما مباحثه صحیفه بود. در بررسی دعای 25 به بند 6 رسیدیم که حضرت در آن از شر شیطان به خدا پناه میبرند و بعد از آن تا پایان بند 8 درمورد صفات و ویژگیهای شیطان صحبت میکنند. یکی از دوستان تحقیقی در مورد "شیطان در صحیفه سجادیه" داشتند که در این جلسه به صورت مباحثه ای مطرح گردید. [ جمعه 94/3/8 ] [ 12:52 عصر ] [ کارگروه معارف صحیفه سجادیه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم جلسه 7 تاریخ جلسه: 1393/11/14 محتوای جلسه: در ابتدا از افراد حاضر در جلسه خواسته شد، در ذهن خود به یکی از اسماء الهی که دوست دارند توجه کنند و بعد به یکی از چهارده معصوم توجه و توسل نمایند. در این رابطه حدیثی از امام صادق علیه السلام گفتند که کلمه "آه" نیز یکی از اسماء الهی است. [ یکشنبه 94/3/3 ] [ 8:54 صبح ] [ کارگروه معارف صحیفه سجادیه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم جلسه 6 تاریخ جلسه :1393/11/7 محتوای جلسه: سوال: چرا امام سجاد علیه السلام دعای ولد را به طور اختصاصی آوردهاند؟ در کتاب شرح صحیفه آقای سید احمد فهری با استناد به احادیثی از امام صادق علیه السلام آمده است که دعای پنج نفر مورد قبول است که یکی از آنها دعای پدر در مورد فرزندان است . در بند 4 دعای ولد در راستای دعای حضرت که از خدا میخواهند فرزندشان عاق نباشد (و لا عاقین) مواردی با برداشت از کتاب مفاتیح الحیاة آقای جوادی عاملی مطرح شد: [ سه شنبه 94/2/22 ] [ 8:19 صبح ] [ کارگروه معارف صحیفه سجادیه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم جلسه 5 تاریخ جلسه: 1393/10/28 مکان جلسه: حکمتسرا - با حضور استاد دوستانی محتوای جلسه: در اولین جلسهای که خدمت ایشان رسیدیم ابتدا با یک مقدمه و مثال خوب ما را متوجه جایگاه فقه شیعه و نقش امام سجاد علیه السلام در بنای این فقه نمودند. و سپس از ما خواستند که جایگاه خودمان و جلسه خودمان را در این بنا بشناسیم. خلاصه این مقدمه: هدف جلسه باید انس قلبی با امام سجاد-علیه السلام- و توسل به ایشان باشد، جلسه توسل الزاماً جلسه دعا و سینه زنی نیست همین مباحث علمی هم هست. هنر امام سجاد-علیه السلام- این بود که در فضای متعفن آن موقع، یعنی زمانی که امام حسین -علیه السلام- کشته شدند و اسیرها را بردند، مردم را به فقه جعفری پیوند دادند. حلقه ای که یک طرف آن یزید بود و یک طرف آن امام باقر -علیه السلام- بودند. امام سجاد-علیه السلام- فنداسیون ساز فقه جعفری هستند. [ یکشنبه 94/2/13 ] [ 2:14 عصر ] [ کارگروه معارف صحیفه سجادیه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم طی چند جلسه توفیق یافتیم نظری بر الفاظ مبارک ومقدس دعای اول صحیفه ی سجادیه، انجیل اهل بیت وزبورآل محمد بیفکنیم و با توجه به برداشتی که از تعریف طرح واره داشتیم، تلاش کنیم طرحواره های غلط خود را در مقابله با سخن صحیح امام جمع آوری کنیم و طرح واره های صحیح را استخراج نماییم. طرحوارههای به دست آمده در جلسات به شرح زیر است: [ سه شنبه 94/2/1 ] [ 7:56 صبح ] [ کارگروه معارف صحیفه سجادیه ]
[ نظرات () ]
[ سه شنبه 94/1/25 ] [ 6:7 عصر ] [ کارگروه معارف صحیفه سجادیه ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |